گنجور

 
۱
۲
۳
۴
۵
۶
۱۴
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۹ - گفتار در رخصت دادن دایه گلرخ را در عشق هرمز و حیله ساختن

 

کنون چون یافتی بس رایگانم

مکن هرگز سبک بر دل گرانم

۱ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۰ - پاسخ دادن هرمز دایه را

 

زهی شهزاده کز ننگت چنانم

که میخواهم که در عالم نمانم

۱ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۰ - پاسخ دادن هرمز دایه را

 

الا ای دایه تا کی اشک رانم

بگو با من که تا جایت بدانم

۱ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۲ - آغاز عشقنامۀ خسرو و گل

 

سخن گرچه نگفت او نیک دانم

که میگفت او که سر تا پا زبانم

۱ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۳ - زاری هرمز در عشق گل پیش دایه

 

گلش گفت ای گرامی تر ز جانم

چه آوردی خبر از گلستانم

۱ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۳ - زاری هرمز در عشق گل پیش دایه

 

بدو گفت ای به تو دل زنده جانم

چگونه شکر تو گفتن توانم

۱ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۶ - طلب کردن قیصر باج و خراج از پادشاه خوزستان و رفتن هرمز به رسولی

 

کجایی ای گل بستان جانم

بیا تا چون گلت در دل نشانم

۱ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۷ - نامه نوشتن گل به خسرو در فراق و ناخوشی

 

مپرس از من که گر پرسی چنانم

که بوی خون زند از سوز جانم

۱ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۷ - نامه نوشتن گل به خسرو در فراق و ناخوشی

 

مگر زالی شدم گرچه جوانم

که با سیمرغ در یک آشیانم

۱ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۷ - نامه نوشتن گل به خسرو در فراق و ناخوشی

 

مرا پرده چو مور و گیر جانم

که تا من با تو پرم گر توانم

۱ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۷ - نامه نوشتن گل به خسرو در فراق و ناخوشی

 

ازان دردی که پرخون کرد جانم

یکی از صد نیاید بر زبانم

۱ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۷ - نامه نوشتن گل به خسرو در فراق و ناخوشی

 

چنانم زارزومندی چنانم

که سر از پای و پای از سر ندانم

۱ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۷ - نامه نوشتن گل به خسرو در فراق و ناخوشی

 

ز خون بگرفت همچون دیدگانم

ز تو، هم پر دلم هم پهلوانم

۱ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۸ - رسیدن نامهٔ گل به خسرو و زاری کردن او و رفتن در پی گل به اسپاهان

 

چو خود را بی‌جمالت مرده دانم

چگونه بی‌تو یک‌دم زنده مانم

۱ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۹ - رفتن خسرو به طبیبی بر بالین گلرخ

 

چه می‌گویم کزین شادی چنانم

که در تن همچو گل بشکفت جانم

۱ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۹ - رفتن خسرو به طبیبی بر بالین گلرخ

 

به غارت درفگندی خان و مانم

کنون گردی ز سر در قصد جانم‌؟!

۱ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۹ - رفتن خسرو به طبیبی بر بالین گلرخ

 

تو می‌دانی ز مهرت بر چه سانم

ز مهرت چون مه نو ناتوانم

۱ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۳۱ - بیمار گشتن جهان افروز

 

شهش گفت ای گل بستان جانم

که پیش تست باغ و بوستانم

۱ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۳۱ - بیمار گشتن جهان افروز

 

بجای آرم هران افسون که دانم

عزیمتهای گوناگون بخوانم

۱ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۳۲ - بیمار گشتن جهان افروز

 

تو بودی از جهان جان و جهانم

چو رفتی از جهان برگیر جانم

۱ بیت
عطار
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۶
۱۴
 
تعداد کل نتایج: ۲۷۹