عطار » مصیبت نامه » بخش سی و هشتم » بخش ۱ - المقالة الثامنة و الثلثون
حس عدد آمد بصورت در عدد
پس خیال آمد عدد اندر احد
عطار » مصیبت نامه » بخش چهلم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل
چون همه یک رنگت آمد در احد
از همه درویش مانی تا ابد
عطار » مصیبت نامه » بخش چهلم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل
پس بقرصی گشته قانع تاابد
قرص و قانع محو احد مانده احد
عطار » وصلت نامه » بخش ۶ - حکایت الوصال فی شرح البلال
پس بلال از شوق او گفتی احد
قادر و فرد و خداوند و صمد
عطار » وصلت نامه » بخش ۶ - حکایت الوصال فی شرح البلال
چون بلال باصفا بگذر ز خود
تا رهی از ننگ ونام و نیک و بد
عطار » وصلت نامه » بخش ۱۱ - مطلب در تنبیه و ترغیب سالک
ای دل آخر یک دمی بگذر ز خود
تا رهی از ننگ و نام و نیک و بد
عطار » وصلت نامه » بخش ۱۱ - مطلب در تنبیه و ترغیب سالک
ای دل آخر بگذر از هر نیک و بد
حال در مانی ز عقل بی خرد
عطار » وصلت نامه » بخش ۱۳ - شرحی از حکایت سلطان محمود با شیخ لقمان سرخسی
بود کنزاً گفت کنزاً هم به خود
محو گشته پیش او هر نیک و بد
عطار » وصلت نامه » بخش ۲۳ - مطلب در اسرار توحید و رموز عشق
میم را بر دار احمد شد احد
فهم کن تحقیق الله الصمد
عطار » وصلت نامه » بخش ۲۴ - المکاتب و الرموز در رفتن سلطان محمود به سومنات و فتح کردن او
دید مردی را به چهره غرق نور
گرد بر گردش نهاده خیل خود
عطار » وصلت نامه » بخش ۲۴ - المکاتب و الرموز در رفتن سلطان محمود به سومنات و فتح کردن او
گفت ای محمود پنجاه و دوصد
از وفات ما رود اندر عدد
عطار » وصلت نامه » بخش ۲۵ - مقاله ارشاد کردن شیخ مریدان را
هر یکی حکمی دگر کرده ز خود
هر یکی را بینشی در نیک وبد
عطار » وصلت نامه » بخش ۲۵ - مقاله ارشاد کردن شیخ مریدان را
باز بعضی زاهدان از ترک خود
گفته و فارغ شده از نیک و بد
عطار » وصلت نامه » بخش ۲۶ - الحکایت و الرموز و شرح حال آن جوان که عزم کعبه کرد
درد ما را قربت مسند نهاد
بر سریر شوق آن حضرت نشاند
عطار » وصلت نامه » بخش ۳۲ - حکایت قطب الاولیاء سلطان بایزید قدس سره
گفت سلطانش چو انس حق رسد
این خیالات از سرت بیرون کند
عطار » وصلت نامه » بخش ۳۵ - الحکایت الرموز و تتمهای از حالات شیخ لقمان و آمدن شیخی از بخارا بدیدن او
پیرو اصحابش چو قصد چاه کرد
تا که آب آرند از چه بهر خود
عطار » نزهت الاحباب » بخش ۱۵ - شکایت گل از بلبل به پیش باد صبا و عشق او بغیر
هر که با او باش و جاهل دم زند
عرض خود بر باد بدنامی دهد