گنجور

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و هشتم » بخش ۱ - المقالة ‌الثامنة و الثلثون

 

حس عدد آمد بصورت در عدد

پس خیال آمد عدد اندر احد

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش چهلم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل

 

چون همه یک رنگت آمد در احد

از همه درویش مانی تا ابد

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش چهلم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل

 

پس بقرصی گشته قانع تاابد

قرص و قانع محو احد مانده احد

عطار
 

عطار » وصلت نامه » بخش ۶ - حکایت الوصال فی شرح البلال

 

پس بلال از شوق او گفتی احد

قادر و فرد و خداوند و صمد

عطار
 

عطار » وصلت نامه » بخش ۶ - حکایت الوصال فی شرح البلال

 

چون بلال باصفا بگذر ز خود

تا رهی از ننگ ونام و نیک و بد

عطار
 

عطار » وصلت نامه » بخش ۱۰ - مطلب در بیان عقل و عشق

 

عقل دائم طالب صورت بود

عشق آتش در همه صورت زند

عطار
 

عطار » وصلت نامه » بخش ۱۱ - مطلب در تنبیه و ترغیب سالک

 

ای دل آخر یک دمی بگذر ز خود

تا رهی از ننگ و نام و نیک و بد

عطار
 

عطار » وصلت نامه » بخش ۱۱ - مطلب در تنبیه و ترغیب سالک

 

ای دل آخر بگذر از هر نیک و بد

حال در مانی ز عقل بی خرد

عطار
 

عطار » وصلت نامه » بخش ۱۳ - شرحی از حکایت سلطان محمود با شیخ لقمان سرخسی

 

بود کنزاً گفت کنزاً هم به خود

محو گشته پیش او هر نیک و بد

عطار
 

عطار » وصلت نامه » بخش ۱۴ - مطلب در صفت عشاق الهی

 

در ره توحید حق پاک آمدند

د رره تجرید چالاک آمدید

عطار
 

عطار » وصلت نامه » بخش ۱۷ - و منه فی المناجات

 

اولین و آخرینی ای احد

ظاهرین و باطنینی بی عدد

عطار
 

عطار » وصلت نامه » بخش ۲۳ - مطلب در اسرار توحید و رموز عشق

 

میم را بر دار احمد شد احد

فهم کن تحقیق الله الصمد

عطار
 

عطار » وصلت نامه » بخش ۲۵ - مقاله ارشاد کردن شیخ مریدان را

 

هر یکی حکمی دگر کرده ز خود

هر یکی را بینشی در نیک وبد

عطار
 

عطار » وصلت نامه » بخش ۲۵ - مقاله ارشاد کردن شیخ مریدان را

 

باز بعضی زاهدان از ترک خود

گفته و فارغ شده از نیک و بد

عطار
 

عطار » وصلت نامه » بخش ۲۶ - الحکایت و الرموز و شرح حال آن جوان که عزم کعبه کرد

 

درد ما را قربت مسند نهاد

بر سریر شوق آن حضرت نشاند

عطار
 

عطار » وصلت نامه » بخش ۳۲ - حکایت قطب الاولیاء سلطان بایزید قدس سره

 

گفت سلطانش چو انس حق رسد

این خیالات از سرت بیرون کند

عطار
 

عطار » نزهت الاحباب » بخش ۱۵ - شکایت گل از بلبل به پیش باد صبا و عشق او بغیر

 

هر که با او باش و جاهل دم زند

عرض خود بر باد بدنامی دهد

عطار
 
 
۱
۱۲
۱۳
۱۴
۱۵
۱۶
۱۷