گنجور

عطار » خسرونامه » بخش ۶ - در فضیلت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام

 

کسی کو در حقیقت تشنه جانست

که کلّی سیر از کار جهانست

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۸ - در فضیلت امیرالمؤمنین حسین علیه السلام

 

چو آن خورشید اصل خاندانست

بمهرش نه فلک از پی روانست

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۱ - در مدح خواجه سعدالدّین ابوالفضل

 

هر آن علمی که در لوح جهانست

باقصی الغایة او را نقد جانست

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۱ - در مدح خواجه سعدالدّین ابوالفضل

 

طعام او چه گویم کز چسانست

که هر روزش کم از ده سیر نانست

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۲ - سبب نظم كتاب

 

سخن قوت دل هر خرده دانست

ولی صنعت سخن را جان جانست

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۲ - سبب نظم كتاب

 

طب از بهر تن هر ناتوانست

ولیکن شعر وحکمت قوت جانست

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۳ - در پرداختن این داستان

 

مصیبت نامه کاندوه جهانست

الهی نامه کاسرار عیانست

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۳ - در پرداختن این داستان

 

مقامات طیور امّا چنانست

که مرغ عشق را معراج جانست

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۳ - در پرداختن این داستان

 

که در هر نقطه صد معنی نهانست

ولی در چشم صاحبدل عیانست

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۴ - آغاز داستان

 

شگفتی در پس پرده فراوانست

نمیدانی و لیکن بر تو آسانست

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۵ - آغاز داستان

 

کنیزک گفت که‌اکنون وقت آنست

که رفتن به بود، کار این زمان‌ست

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن

 

بخوبی گرچه بی مثل جهانست

ولی تو پادشاه او باغبانست

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۰ - پاسخ دادن هرمز دایه را

 

چو سوسن گرچه هرمز ده زبانست

ز گل دارد حیا خاموش از آنست

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۰ - پاسخ دادن هرمز دایه را

 

مده پندم که پندت بند جانست

نگردد به ز پند این دل نه آنست

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۲ - آغاز عشقنامۀ خسرو و گل

 

جگر میخوردمش او میندانست

جگر رنگی لعل من از آنست

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۳ - زاری هرمز در عشق گل پیش دایه

 

مرا چون زین غرامت بیم جانست

سرم چون عنکبوتی در میانست

عطار
 
 
۱
۳
۴
۵
۶
۷
۲۱
sunny dark_mode