عطار » مصیبت نامه » بخش نهم » بخش ۱ - المقالة التاسعة
سالک آمد وانگهش از سر قدم
چون قلم شد سرنگون پیش قلم
گفت ای منشی اسرار آمده
ناقد گفتار و کردار آمده
ای بوقت کودکی همچون مسیح
[...]
عطار » مصیبت نامه » بخش نهم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل
بود ذوالنون را مریدی پاکباز
هم بمعنی اهل دل هم اهل راز
در حضورش چل چله افتاده بود
تا بچل موقف تمام استاده بود
مدت چل سال جانی غرق راز
[...]
عطار » مصیبت نامه » بخش نهم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل
بود دزدی، دزدیِ بسیار کرد
تا خلیفه ش عاقبت بردار کرد
میگذشت آنجایگه شبلی مگر
چشم افتادش بران زیر و زبر
اشک بر رویش ز کار او دوید
[...]
عطار » مصیبت نامه » بخش نهم » بخش ۴ - الحكایة و التمثیل
آن یکی قلاب را بگرفت شاه
خواست تادستش ببرد پیش راه
قلب زن مرد مرقع پوش بود
از حقیقت ذرهٔ باهوش بود
گفت با خانه بریدم این زمان
[...]
عطار » مصیبت نامه » بخش نهم » بخش ۵ - الحكایة و التمثیل
بود در غزنی امامی از کرام
نام بودش میرهٔ عبدالسلام
چون سخن گفتی امام نامدار
خلق آنجا جمع گشتی بی شمار
هر کرا در شهر چیزی گم شدی
[...]
عطار » مصیبت نامه » بخش نهم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل
بوسعید مهنه در آغاز کار
پیش لقمان رفت روزی بی قرار
سنگ در یک دست می افراشت او
سوخته در دست دیگر داشت او
شیخ گفتش چیست سنگ و سوخته
[...]
عطار » مصیبت نامه » بخش نهم » بخش ۷ - الحكایة و التمثیل
بر پلی میشد نظام الملک شاد
چشم او ناگه بزیر پل فتاد
بیدلی در سایهٔ پل رفته بود
فارغ از هر دو جهان خوش خفته بود
گفت اگر عاقل اگر آشفتهٔ
[...]