حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۵
من حسین وقت و نااهلان یزید و شمر من
روزگارم جمله عاشورا و منزل کربلا
ای عراق الله جارک سخت مشعوفم به تو
وی خراسان عمرک الله نیک مشتاقم ترا
تنگ سال محنت است ای آبروی هر دو کون
[...]
حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۷
ای بر دل شکسته ز درد تو داغها
در سینهام ز آتش عشقت چراغها
چون هر دلی شده که به داغ تو مبتلاست
نگشاید از تفرج گلزار و باغها
جانهای ما به داغ جدایی بسوختی
[...]
حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۴۴
ترک من بار دیگر راه جفا پیش گرفت
بی گنه ترک من خسته درویش گرفت
دلش از صحبت اصحاب که نیک اندیشید
بحکایات حسودان بداندیش گرفت
من دلسوخته ترکش نکنم گرچه کنون
[...]
حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۴۶
رفتی و یاد تو ز دل ریش من نرفت
نقش خیال روی تو از پیش من نرفت
ملک وجود من ز غمت گرچه شد خراب
سلطان عشقت از دل درویش من برفت
در دور عشق روی تو ایماهرو نماند
[...]
حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۶۱
مرا جز تو به عالم هیچکس نیست
ولی جانا به وصلت دسترس نیست
منم آن طایر قدسی که بی تو
مرا فردوس اعلا چون قفس نیست
دلم را صید ناسوتی نشاید
[...]
حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۱۴
سینه خلوتخانه یار است خالی کن ز غیر
ره مده در کعبه بت را زانکه کعبه نیست دیر
چون سلیمان با وجود سلطنت درویش باش
تا ترا تلقین کند روح القدس اسرار طیر
درد و سوز عشق حاصل کن که بی این پر و بال
[...]
حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۴۵
قفل در ما بستی و پندار تو دیدیم
با خویش مشو بسته که ما جمله کلیدیم
مفتاح ترا نیست در این باب فتوحی
کشاف ترا لایق این کشف ندیدیم
در هستی ما آتش عشقش چو درافتاد
[...]