گنجور

نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۱۵ - آمدن فرشتهٔ باد به یاری آن حضرت

 

شد فرشته نار با صد دود آه

که فرشته باد آمد با سپاه

گفت کای دارندۀ چرخ بلند

بر جفا صبر و تحمل تا به چند

چون سزد چون، که رباید اهرمن

[...]

۱۱ بیت
نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۴۱ - در ختم کتاب

 

شکر للّه کاین شکسته خامه‌ام

سر ببرد این چامهٔ غم‌نامه‌ام

چشم آن دارم که فرزند رسول

بر نهد این چامه را خط قبول

حق پذیرفت از شبان مهمانی اش

[...]

۱۱ بیت
نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۲

 

چشمت به غمزه کشت دو صد بیگناه را

کو داوری که داد رسد دادخواه را

گفتم مرا تحمل ناز تو نیست گفت

عشق احتمال کوه دهد پرّ کاه را

بیحاصل است جلوه خوبان بعهد تو

[...]

۱۱ بیت
نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۱۷

 

چندم از کشمکش موی تو جان این همه نیست

عمر پیری کهن ای تازه جوان این همه نیست

دل ما و هدف نیر نگاهت هیهات

اعتبار منِ بی‌نام و نشان این همه نیست

مگرم از در لطفی اگر آید ساقی

[...]

۱۱ بیت
نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۴۳

 

مگو جان بی سبب بر گردن از مویت رسن دارد

دلی گم کرده امیدی بر آن چاه ذقن دارد

سرآمد عمر دل در چین زلفش همچنان باقی

غریب آری بشهری گر رود دل در وطن دارد

یمین الله بر این گر تن دهد پیراهن نازش

[...]

۱۱ بیت
نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۴۶

 

چه بود با سر زلف تو کار جان بسر آید

ز تارِ او گسلد رشته ایّ و جان بدر آید

سپر به پیش سپارد از این ستاره زمین را

گر آسمان همه با آفتاب و با قمر آید

بیا به بین که چه حال است از انتظار تو ما را

[...]

۱۱ بیت
نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۴۷

 

سرخوشانی که شراب لب مستانه زدند

سنک بر جام و خم و ساغر و پیمانه زدند

خسرو حسن تو تا نرگس مستانه گشود

کوس تعطیل ببام در میخانه زدند

پرده بردار ز رخ تا همه اقرار دهند

[...]

۱۱ بیت
نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۵۵

 

مرغی شکسته درخور تبر ستم نبود

گیرم مقیم زلف تو صید حرم نبود

بیدار بخت من که شدم صید شست تو

پیکان جان شکار ترا صید کم نبود

شد قاتل از سر من و غم میکشد مرا

[...]

۱۱ بیت
نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۵۸

 

نظرم دوش بدیدار مهی زیبا بود

شب تاریک مرا روز جهان آرا بود

حالتی بود مرا دمبدم از جذبۀ شوق

که اثر هیچ نبود از من و او تنها بود

متحیر بجمالش که چه صورت پرداخت

[...]

۱۱ بیت
نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۹۴

 

نه سر سیحۀ زاهد نه چلیپای کشیش

کفر زلف تو رها کرد مرا از همه کیش

دوست گر وقت تماشاست به دیوانۀ خویش

سنگ طفلان ز پی و راه بیابان در پیش

با هوای لب خندان تو نیشم همه نوش

[...]

۱۱ بیت
نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۹۹

 

چشم بر صیدم نیفکند آنشکار افکن دریغ

در خور شاهین چشم او نبودم من دریغ

یکدمی نستاد تا بیند که چونسوزم بخویش

آنکه زد بر آتش افسرده ام دامن دریغ

تند چون ابراز سر من دوش بگذشت و نگفت

[...]

۱۱ بیت
نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۹

 

ای غلام بر سیمین تو زرین کمران

خاکسار کف پای تو سر تا جوران

بکدامین طرف آرم بتماشای تو روی

اینهمه جلوۀ روی تو کران تا بکران

دست امید مکن کونهم از حلقۀ زلف

[...]

۱۱ بیت
نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۵

 

دلا گر گوهر مقصود خواهی دیده دریا کن

ز فیض دانهٔ اشک آستین پر درّ لالا کن

به قوسین علایق چند چون پرگار سرگردان

درون نه پای و جا از نقطهٔ موهوم ادنی کن

ز فیض شمس لاهوتی در این نادوس ناسوتی

[...]

۱۱ بیت
نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۴

 

ای صورت زیبای تو مرآت معانی

سرگشته چو پرگار به تصویر تو مانی

در جنس ملک گر بشری هست تو اویی

در نوع بشر گر ملکی هست تو آنی

جسمی اگر ای مایهٔ جان جسم بهشتی

[...]

۱۱ بیت
نیر تبریزی