گنجور

حکیم نزاری » ادب‌نامه » باب یازدهم - در تمهید معذرت از گناه و کیفیّت آن » بخش ۱

 

ز خود طیره هرگز دل پادشاه

مکن تا نیابد شدن عذر خواه

که در عذر بسیار آفت بُوَد

که در هر یکی صد مخالف بود

بُهش باش تا نبود از عذر پاک

[...]

حکیم نزاری
 

حکیم نزاری » ادب‌نامه » باب یازدهم - در تمهید معذرت از گناه و کیفیّت آن » بخش ۲ - حکایت

 

به تبریز دیدم جوانی سخی

که میخواندنش مشایخ اخی

ز بیرون شهرش مقامات بود

به خدمت ملازم در اوقات بود

به یک موضعش خانقه ساخته

[...]

حکیم نزاری
 

حکیم نزاری » ادب‌نامه » باب یازدهم - در تمهید معذرت از گناه و کیفیّت آن » بخش ۳ - حکایت

 

از آن جمله این بود یک داستان

که بر گفت از سیرت راستان

که پیری درآمد بناگه ز راه

نشان خواست از خادم خانقاه

به عزّت در آورد و بنشاندش

[...]

حکیم نزاری
 

حکیم نزاری » ادب‌نامه » باب یازدهم - در تمهید معذرت از گناه و کیفیّت آن » بخش ۴ - حکایت

 

یکی مرد حلّاج بودی ندیم

برافکنده بنیاد امّید وبیم

نه ننگش گریبان گرفتی نه نام

به دنیا برافشانده دامن تمام

نه از دار خوفش نه از تیغ باک

[...]

حکیم نزاری
 

حکیم نزاری » ادب‌نامه » باب یازدهم - در تمهید معذرت از گناه و کیفیّت آن » بخش ۵ - حکایت

 

در ایّام کسری روشن روان

که عدلش متین بود و حکمش روان

ستاره‌ شناسان آن روزگار

مگر بازگفتند با شهریار

که یک هفته بارندگی ها بود

[...]

حکیم نزاری