نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۰ - رفتن شاپور دیگر بار به طلب شیرین
مگر یک عذر هست آن نیز هم لنگ
که تو لعلی و باشد لعل در سنگ
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۰ - رفتن شاپور دیگر بار به طلب شیرین
صبورآباد من گشت این سیهسنگ
که از تلخی چو صبر آمد سیه رنگ
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۸ - شیرکشتن خسرو در بزمگاه
فراز آمد به گرد بارگه تنگ
به تندی کرد سوی خسرو آهنگ
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۰ - افسانهسرایی ده دختر
چو آمد شیشهٔ خورشید بر سنگ
جهان بر خلق شد چون شیشهٔ تنگ
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۱ - مراد طلبیدن خسرو از شیرین و مانع شدن او
سنان در غمزه کآمد نوبت جنگ
به هر جنگی درش صد آشتی رنگ
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۱ - مراد طلبیدن خسرو از شیرین و مانع شدن او
ستور پادشاهی تا بود لنگ
به دشواری مراد آید فراچنگ
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۶ - وصیت کردن مهینبانو شیرین را
فلک با این همه ناموس و نیرنگ
شب و روز ابلقی دارد کهن لنگ
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۶ - وصیت کردن مهینبانو شیرین را
خداوندا چو آید پای بر سنگ
فتد کشتی در آن گردآبهٔ تنگ
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۸ - آگهی خسرو از مرگ بهرام چوبین
چو شاهنشاه صبح آمد بر اورنگ
سپاه روم زد بر لشگر زنگ
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۸ - آگهی خسرو از مرگ بهرام چوبین
به قندیل قدیمان در زدن سنگ
به کالای یتیمان بر زدن چنگ
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۸ - آگهی خسرو از مرگ بهرام چوبین
چو با او ساختی نابالغی جنگ
به بالغتر کسی برداشتی سنگ
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۸ - آگهی خسرو از مرگ بهرام چوبین
فرود آمد ز تخت آن روز دلتنگ
روان کرده ز نرگس آب گُلرنگ
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۲ - فرستادن خسرو شاپور را به طلب شیرین
نمانم جز عروسی را در این سنگ
که از گچ کرده باشندش به نیرنگ
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۲ - فرستادن خسرو شاپور را به طلب شیرین
اگر خود روی من رویی است از سنگ
در او بیند، فروریزد از این ننگ
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۲ - فرستادن خسرو شاپور را به طلب شیرین
عتابش گر چه میزد شیشه بر سنگ
عقیقش نرخ میبرید در جنگ
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۲ - فرستادن خسرو شاپور را به طلب شیرین
صبوری چون کنم عمری چنین تنگ
به منزل چون رسم پایی چنین لنگ
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۶ - رای زدن خسرو در کار فرهاد
که تا آن روز کآید روز او تنگ
گذارد عمر در پیکار آن سنگ
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۷ - مناظرهٔ خسرو با فرهاد
بگفتا گر کسیش آرد فرا چنگ؟
بگفت آهن خورد ور خود بود سنگ
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۷ - مناظرهٔ خسرو با فرهاد
جوابش داد مرد آهنینچنگ
که بردارم ز راه خسرو این سنگ
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۷ - مناظرهٔ خسرو با فرهاد
به تیشه صورت شیرین بر آن سنگ
چنان بَر زد که مانی نقش ارژنگ