گنجور

مهستی گنجوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶

 

ای دل از عشق گر دمی یابی

بر کف خاک آدمی یابی

گر دمی خفته عشق در دیده

از ازل تا ابد دمی یابی

پادشاهی کنی سلیمان وار

[...]

۳ بیت
مهستی گنجوی
 

مهستی گنجوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷

 

از من طمع وصال داری

الحق هوس محال داری

وصلم نتوان به خواب دیدن

این چیست که در خیال داری

جائی که صبا گذر ندارد

[...]

۳ بیت
مهستی گنجوی
 

مهستی گنجوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸

 

کاشکی انگشتوانش بودمی

تا در انگشتش همی فرسودمی

تا هر آنگاهی که تیر انداختی

خویشتن را کج بدو بنمودمی

تا به دندان راست کردی او مرا

[...]

۳ بیت
مهستی گنجوی
 

مهستی گنجوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹

 

شبی در برت گر بیاسودمی

سر فخر بر آسمان سودمی

جمال تو گر زانکه من دارمی

بجای تو گر زانکه من بودمی

به بیچارگان رحمت آوردمی

[...]

۳ بیت
مهستی گنجوی
 

مهستی گنجوی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱

 

در این زمانه عطا و کرم مخواه از کس

چرا که نقش کرم بی ثبات شد چون یخ

نشان جود چو سیمرغ و کیمیا گردید

به کشتزارِ سخاوت، کنون فتاد ملخ

اگر سراسر این ملک را بگردی نیست

[...]

۳ بیت
مهستی گنجوی
 

مهستی گنجوی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۸

 

شبی به طنز گفتم به خواجه پور خطیب

نس فراخ چو بینی ز خشک و تر بفرست

اگر ز علت پیری ز مردی افتادی

به عاریت بر خاتون ز . . . خر بفرست

ور این دو جنس که گفتم نیافتی آنگه

[...]

۳ بیت
مهستی گنجوی
 

مهستی گنجوی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۹

 

از جماع نره خر بر ماده خر

رغبتی بر طبع خاتون اوفتاد

با عمود شوهرش در نیمه شب

از جلو آویخت در . . .ون اوفتاد

گفت از بیراهه بیرون کن سمند

[...]

۳ بیت
مهستی گنجوی
 

مهستی گنجوی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۴

 

ندانم ترا «تاج دین» یاد هست

که بر خط تو ماه سر می‌نهاد

ملک خسرو خاندان رسول

که قیمت ترا صد گهر می‌نهاد

تو چون تخت زیر ملک چارپای

[...]

۳ بیت
مهستی گنجوی
 

مهستی گنجوی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۵

 

در آن شه ره دیو کز پس نهیب

فرشته چو طاوس پر می‌نهاد

غلامان مخدوم فردوس را

از اسبی که پی بر قمر می‌نهاد

به هر یک دو فرسنگ صد بار بیش

[...]

۳ بیت
مهستی گنجوی
 

مهستی گنجوی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۷

 

پوستینی بخواستم از تو

تا زمستان به سر بریم در آن

حرمت ما بر تو بود چنانک

حرمت پوستین بر تابستان

بده ای خواجه پوستینم هین

[...]

۳ بیت
مهستی گنجوی