اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۲۱ - رزم پهلوان گرشاسب با اژدها و کشتن اژدها
گمانشان چنان بُد که شد گردگیر
سرشکش همه خون شد و رخ زریر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۲۲ - خبر فرستادن کرشاسب پیش پدر
همی جست چون تیر و رفتار تیر
ز نعلش زمین چون ز باد آبگیر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۲۲ - خبر فرستادن کرشاسب پیش پدر
رسانید مژده به شاه دلیر
که بر اژدها چیره شد نرّه شیر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۲۲ - خبر فرستادن کرشاسب پیش پدر
پذیره شد از شهر برنا و پیر
از آن اژدها خیره وز زخم تیر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۲۴ - نامه ضحاک به اثرط و خواندن پهلوان گرشاسب را
بر آشفت و فرمود تابر حریر
به اثرط یکی نامه سازد دبیر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۲۵ - پند دادن اثرط گرشاسب را
نباید شد از خنده شه دلیر
نه خندست دندان نمودن ز شیر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۲۶ - رفتن گرشاسب به نزد ضحاک
ز درّ و ز بیجاده دو شیر زیر
همان تخت را پایه بر پشت شیر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۲۶ - رفتن گرشاسب به نزد ضحاک
چنان داستان آمد از گفت شیر
که شاه ددانست ببر دلیر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۲۷ - جنگ گرشاسب با ببر ژیان
خمانیده دُم چون کمانی ز قیر
همه نوک دندان چو پیکان تیر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۲۸ - نامه فرستادن گرشاسب به نزد بهو
کنون زین دو بگزین یکی ناگزیر
اگر بندگی کردن از دار و گیر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۲۹ - جنگ اول گرشاسب با لشکر بهو
برآویخت با پهلوان دلیر
درآورد خرطوم در گرد شیر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۳۰ - جنگ دوم گرشاسب با سالاران بهو
نگهبان سه لشکر سه گرد دلیر
هژیر و گراهون و نشواد شیر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۳۰ - جنگ دوم گرشاسب با سالاران بهو
تو رو چون زنان پنبه و دوک گیر
چه داری به کف خنجر و گرز و تیر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۳۰ - جنگ دوم گرشاسب با سالاران بهو
ز ناگاه بیکاو گرد دلیر
درآمد یکی تند شولک به زیر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۳۰ - جنگ دوم گرشاسب با سالاران بهو
چه مخمل چه شاره چه خز و حریر
چه دینار و دیبا چه مشک و عبیر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۳۱ - پیغام بهو به نزدیک گرشاسب
کمان کرد بالا و گفتار تیر
بخواند آفرین بر یل گردگیر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۳۲ - پاسخ گرشاسب به نزد بهو
تنی هفتصد بیش برنا و پیر
به هم کرده از هندوان دستگیر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۳۳ - رزم سوم گرشاسب با خسرو هندوان
که آن که به قلب ایستاده چو شیر
به کف تیغ تیزا ، برش تند زیر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۳۳ - رزم سوم گرشاسب با خسرو هندوان
دگر رزمسازی برون شد دلیر
بگردید زر داده گردش چو شیر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۳۴ - رزم چهارم گرشاسب با هندوان
نه بر زین بجنبید گرد دلیر
نه از زخم شد مانده نز جنگ سیر