گنجور

شاه نعمت‌الله ولی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷

 

بنازم جان روح افزای سید

بنازم صورت زیبای سید

همه اسرار او دارد کماهی

بنازم آن دل دانای سید

توان دید آفتاب هر دو عالم

[...]

۱۴ بیت
شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰

 

دل چو سلطان ملک جان گردد

پادشاه همه جهان گردد

چون ز چونی رسد به بی چونی

مالک ملک لامکان گردد

دل ز صورت چو رو به معنی کرد

[...]

۱۴ بیت
شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۵

 

در راه خدا بسی دویدیم

تا باز به خدمتش رسیدیم

در هر برجی چو شاهبازی

پرواز کنان روان پریدیم

رفتیم به سوی می فروشان

[...]

۱۴ بیت
شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۲

 

جام گیتی نما علی ولی

معنی انبیا علی ولی

در ولایت ولی والا قدر

سرور اولیا علی ولی

ابن عم رسول و دامادش

[...]

۱۴ بیت
شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۴

 

گر در این بحر آشنا یابی

عین ما را به عین ما یابی

دردمندی اگر دوا جوئی

درد می نوش تا شفا یابی

گر وصال خدای خود طلبی

[...]

۱۴ بیت
شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۶۹

 

سین انسان گر برافتد از میان

اول و آخر نماند غیر آن

چوی نمانی تو نماند غیر تو

بس بدیع است این معانی را بیان

نوش کن می جام راهم لعل ساز

[...]

۱۴ بیت
شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۱۰۴

 

در مرتبه ای جسمست در مرتبه ای روحست

در مرتبه ای جان است در مرتبه ای جانان

در مرتبه ای جام است در مرتبه ای باده

در مرتبه ای ساقی در مرتبه ای رندان

در مرتبه ای شاه است در مرتبه ای درویش

[...]

۱۴ بیت
شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مثنویات » شمارهٔ ۳۴

 

گرم باش و آتشی خوش برفروز

خرقه و سجاده و هستی بسوز

صورت و معنی به این و آن گذار

دنیی و عقبی به جسم و جان گذار

جام می بگذار و ساقی را طلب

[...]

۱۴ بیت
شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مثنویات » شمارهٔ ۴۸

 

عارف راز حضرت معروف

چون سری سر او به او مکشوف

گفت سی سال شد که تا با یار

می کنم گفتگو درین بازار

من به او گفته ام سخن به خدا

[...]

۱۴ بیت
شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » متفرقات » و من کلامه

 

آن کیست که سر مست به بازار بر آمد

آن جان جهان است

صد بار فرو رفت و دگر بار بر آمد

تا هست چنان است

خورشید در آئینهٔ مه کرد نگاهی

[...]

۱۴ بیت
شاه نعمت‌الله ولی