گنجور

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب ابن الملک و اصحابه » بخش ۱ - باب شاهزاده و یاران او

 

زنحسش منزوی مانده دو صد دانا بیک منزل

ز دورش مقتدا گشته دوصد ابله بیک برزن

نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب ابن الملک و اصحابه » بخش ۲

 

من غلام آن خط مشکین که گویی مورچه

پای مشک آلود بر برگ گل و نسرین نهاد

نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب ابن الملک و اصحابه » بخش ۴

 

نگارخانه چین است و ناف آهو چین

درون چین دو زلف و برون چین قباش

نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب ابن الملک و اصحابه » بخش ۴

 

اندر برم و بریزم ای طرفه ری

در خانه ترا و در قدح پیش تو می‌

بیرون کشم و پاک کنم اندر پی

از پای تو موزه وز بناگوش تو خوی

نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب ابن الملک و اصحابه » بخش ۷

 

برعکس شود هرچه به‌غایت برسید

شادی کن چون غم به‌نهایت برسید

نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب ابن الملک و اصحابه » بخش ۷

 

یگانه عالمی شاها، چه گویم بیش ازین؟ زیرا

همان آبست اگر کوبی هزاران بار در هاون

نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب ابن الملک و اصحابه » بخش ۹

 

تا کمر صحبت میان طلبد

کمر ملک بر میان تو باد

نصرالله منشی