گنجور

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الاسد و ابن آوی » بخش ۲

 

در نسیه آن جهان کجا بندد دل

آن را که بنقد اینجهانش تویی؟

نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الاسد و ابن آوی » بخش ۳

 

نموده تیره و منسوخ با هوا و فضاش

صفای چرخ اثیر و صفات باغ ارم

نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الاسد و ابن آوی » بخش ۷

 

ای قدر توشمس و آسمان ذره

وای رای تو شمع و شمس پروانه

نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الاسد و ابن آوی » بخش ۹

 

من آن ترازوم اخلاص و دوستی ترا

که هیچ گنج نتابد سرزبانه من

بعشق و مهر تو آن بحر دور پایانم

که در نیابد چرخ و هوا کرانه من

نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الاسد و ابن آوی » بخش ۱۰

 

از نیل و فرات و دجله جویی زاید

پس موج زند که پیل را برباید

نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الاسد و ابن آوی » بخش ۱۱

 

آنی که ز دل وفا برانداخته ای،

با دشمن من تمام در ساخته ای؛

دل را زوفا چرا بپرداخته ای؟

مانا که مرا هنوز نشناخته ای!

نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الاسد و ابن آوی » بخش ۱۳

 

چون دست بکردم آنچه فرمودی تو

چون دیده بدیدم آنچه بنمودی تو

نصرالله منشی