گنجور

شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۲ - مناجات

 

علی ای همای رحمت، تو چه آیتی خدا را

که به ماسوا فکندی همه سایه هما را

دل اگر خداشناسی، همه در رخ علی بین

به علی شناختم من به خدا قسم خدا را

به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند

[...]

۱۵ بیت
شهریار
 

شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹ - دیدار آشنا

 

ماهم که هاله‌ای به رخ از دود آهش است

دائم گرفته چون دل من روی ماهش است

دیگر نگاه وصف بهاری نمی‌کند

شرح خزان دل به زبان نگاهش است

دیدم نهان فرشتهٔ شرم و عفاف او

[...]

۱۵ بیت
شهریار
 

شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵ - چراغ هدایت

 

کنون که فتنه فرا رفت و فرصت است ای دوست

بیا که نوبت انس است و الفت است ای دوست

دلم به حال گل و سرو و لاله می‌سوزد

ز بس که باغ طبیعت پرآفت است ای دوست

مگر تاسفی از رفتگان نخواهی داشت

[...]

۱۵ بیت
شهریار
 

شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰ - خوابی و خماری

 

دوش در خواب من آن لاله‌عذار آمده بود

شاهد عشق و شبابم به کنار آمده بود

در کهن گلشن طوفان‌زده خاطر من

چمن پر سمن تازه بهار آمده بود

سوسنستان که هم‌آهنگ صبا می‌رقصید

[...]

۱۵ بیت
شهریار
 

شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۲ - شهید عشق

 

به خاک من گذری کن چو گل گریبان چاک

که من چو لاله به داغ تو خفته‌ام در خاک

چو لاله در چمن آمد به پرچمی خونین

شهید عشق چرا خود کفن نسازد چاک

سری به خاک فرو برده‌ام به داغ جگر

[...]

۱۵ بیت
شهریار
 

شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۳ - ساز عبادی

 

تا کی چو باد سر بدوانی به وادی‌ام

ای کعبهٔ مراد ببین نامرادی‌ام

دلتنگ شامگاه و به چشم ستاره بار

گویی چراغ کوکبهٔ بامدادی‌ام

چون لاله‌ام ز شعلهٔ عشق تو یادگار

[...]

۱۵ بیت
شهریار
 

شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۶ - درس محبت

 

در بهاران سری از خاک برون آوردن

خنده ای کردن و از باد خزان افسردن

همه این است نصیبی که حیاتش نامی

پس دریغ ای گل رعنا غم دنیا خوردن

مشو از باغ شبابت بشکفتن مغرور

[...]

۱۵ بیت
شهریار
 

شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۱ - یاد شهیار

 

کار گل زار شود گر تو به گلزار آیی

نرخ یوسف شکند چون تو به بازار آیی

ماه در ابر رود چون تو برآیی لب بام

گل کم از خار شود چون تو به گلزار آیی

شانه زد زلف جوانان چمن باد بهار

[...]

۱۵ بیت
شهریار
 

شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۹ - جمال بقیت اللهی

 

سپاه صبح زد از ماه خیمه تا ماهی

ستاره کوکبه آفتاب خرگاهی

به لاجورد افق ته کشیده برکه شب

مه و ستاره تپیدن گرفته چون ماهی

صلای رحلت شب داد و طلعت خورشید

[...]

۱۵ بیت
شهریار
 

شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۱ - عشق پیری

 

مژه سوزن رفویی، نخی از شکنج مویی

که زنی به پاره‌های دلم ای پری رفویی

به عزای لاله‌ها و به خزان آرزوها

چه شد ای بهار لاله که شنیدم از تو بویی

دگر آبگینهٔ دل دو سه ریزه خرده شیشه‌ست

[...]

۱۵ بیت
شهریار