ملکالشعرا بهار » تصنیفها » پس از فتح تهران به دست ملیون در اول مشروطیت
ای شهسواران وطن یزدان به ما یار آمده
با رایت فتح و ظفر جیش سپهدار آمده
جیش صمصام رسید ایل ضرغام رسید
لله الحمدکه کام دل ناکام رسید
ای دل افکار وطن مادر زار وطن
[...]
ملکالشعرا بهار » تصنیفها » سرود ملی در ماهور (۱۲۹۶ خ)
ایران هنگام کار است
برخیز و ببین - ایران
بختت در انتظار است
از پا منشین - ایران
از جور فراوان هر گوشه شوری بپاست
[...]
ملکالشعرا بهار » تصنیفها » مرغ سحر (در دستگاه ماهور)
مرغ سحر ناله سر کن
داغ مرا تازهتر کن
زآه شرربار این قفس را
برشکن و زیر و زبر کن
بلبل پربسته ز کنج قفس درآ
[...]
ملکالشعرا بهار » تصنیفها » عروس گل (در افشاری و رهاب - هنگام رفع حجاب)
عروس گل از باد صبا
شده در چمن چهره گشا
الا ای صنم بهر خدا
ز پرده تو رخ بدرکن
دیده کسی هرگز
[...]
ملکالشعرا بهار » تصنیفها » تصنیف (اشاره به حملۀ قشون روس تزاری به پایتخت)
گر رقیب آید بر دلبر من
جوشد از غیرت دل اندر بر من
مکر و شیادی بود لشکر او
عشق و آزادی بود لشکر من
من بیپروا را چه هراس از دشمن
[...]
ملکالشعرا بهار » تصنیفها » در ابوعطا
نسیم سحر بر چمن گذر کن
زمن بلبل خسته را خبرکن
بگو آشیان را ز دیده ترکن
ز بیداد گل آه و ناله سرکن
شبی سحرکن - شبی سحرکن
[...]
ملکالشعرا بهار » تصنیفها » در مرگ پروانه (خواننده)
پروانه ای موجود ظریف
پروانه ای مخلوق شریف
ای صاحب پرهای لطیف
چون شد که از دشمن تو پروا نکنی
جز جانب آتش تو پروا نکنی
[...]
ملکالشعرا بهار » تصنیفها » باد خزان (در افشاری)
باد خزان وزان شد
چهرهٔ گل خزان شد
طلایه لشکر خزان از دو طرف عیان شد
چو ابر بهمن ز چشم من چشمهٔ خون روان شد
ناله، بس مرغ سحر در غم آشیان زد
[...]
ملکالشعرا بهار » تصنیفها » باد صبا (در دستگاه شوشتری)
باد صبا بر گل گذر کن
برگل گذر کن
وز حال گل ما را خبر کن
ای نازنین
ای مهجبین
[...]
ملکالشعرا بهار » تصنیفها » در دستگاه ماهور
ز فروردین شد شکفته چمن
گل نوشد زیب دشت و دمن
کجایی ای نازنین گل من
بهار آمد با گل و سنبل
ز بیداد گل نعره زد بلبل
[...]
ملکالشعرا بهار » تصنیفها » ای ایرانی (در دستگاه دشتی)
آخر ای ایرانی!
تا به کی نادانی
تا چند سرگردانی
بر اروپا بنگر
شور و غوغا بنگر
[...]
ملکالشعرا بهار » تصنیفها » زن با هنر (سهگاه)
به دل جز غم آن قمر ندارم
خوشم ز آنکه غم دگر ندارم
کند داغ دلم همیشه تازه
از این مطلب تازهتر ندارم (تکرار)
قسم خورده که رخساره نپوشد
[...]
ملکالشعرا بهار » تصنیفها » زن با هنر (سهگاه)
زنی کاو به جهان هنر ندارد
ز حسن بشری خبر ندارد
بناز ای زن با هنر که عالم
گلی از تو شکفتهتر ندارد
زنانی که به جهل در حجابند
[...]
ملکالشعرا بهار » تصنیفها » بیات اصفهان
به اصفهان رو که تا بنگری بهشت ثانی
به زندهرودش سلامی ز چشم ما رسانی
ببر از وفا کنار جلفا به گل چهرگان سلام ما را
شهر با شکوه
قصر چلستون
[...]