شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۲۱ - تمثیل در بیان رابطهٔ شریعت و طریقت و حقیقت
تبه گردد سراسر مغز بادام
گرش از پوست بخراشی گه خام
ولی چون پخته شد، بی پوست نیکوست
اگر مغزش بر آری، برکنی پوست
شریعت پوست، مغز آمد حقیقت
[...]
شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۵۴ - اشارت به خال
بر آن رخ نقطهٔ خالش بسیط است
که اصل مرکز دور محیط است
از او شد خط دور هر دو عالم
وز او شد خط نفس و قلب آدم
از آن حال دل پرخون تباه است
[...]
شیخ محمود شبستری » کنز الحقایق » بخش ۱۸ - مثال
مثالی گویمت بنیوش آن را
که نشنیدست هرگز گوش آن را
هر آن شاهی که شاهی نیک داند
یکی سرهنگ را بر در نشاند
که تا نامحرمان را دور دارد
[...]
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب اول » فصل دوم » بخش ۷ - التمثیل
صورت وحدت از جهان مثال
نقطه ای بست نقش بند خیال
نقطه مانند شعله عکس انداخت
وهمش از دور صورتی برساخت
باز چون دایره مجسم شد
[...]
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب اول » فصل دوم » بخش ۱۱ - حکایت
رفت یک روز ابلهی نادان
پیش خواجه محمد کُجُجان
گفت ای خواجه هر چه هست منم
راست بشنو قبول کن سخنم
خواجه گفتا که آفتاب گواه
[...]
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب دوم » فصل چهارم » بخش ۶ - التمثیل
روی گازر سیه شد از خورشید
جامه بنگر که خود شده است سپید
گر نبودی وجود خار کثیف
گل نگشتی چنین لطیف و نظیف
چون بخارش نه خار یکسو شد
[...]