شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۵۳ - اشارت به رخ و خط
رخ اینجا مظهر حسن خدایی است
مراد از خط جناب کبریایی است
رخش خطی کشید اندر نکویی
که از ما نیست بیرون خوبرویی
خط آمد سبزهزار عالم جان
[...]
شیخ محمود شبستری » کنز الحقایق » بخش ۴ - در تحقیق حقیقت
به کلی دور شو از رسم و عادت
بگو از جان و دل قول شهادت
برو در پیش کُن یک راه جان را
که قدری نیست اقوال زبان را
به اخلاص و یقین کن کار خود راست
[...]
شیخ محمود شبستری » کنز الحقایق » بخش ۱۳ - در حقیقت نفس گوید
مثال اینست نیکو فهم آن کن
مدارش سرسری فهمش به جان کن
درخت ار چند دارد شاخ و باری
حقیقت بار او آید به کاری
حقیقت نفس انسانی چنین است
[...]
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب اول » فصل دوم » بخش ۱۵ - الفرقة الثالثة
منکر وحدتند جمله مجوس
تا چه گفته است گبرک منحوس
شر و کفر ازوجود اهرمن است
خیر یزدان کند که ذوالمنن است
نیک و بد دیده اند بدکیشان
[...]
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب اول » فصل سوم » بخش ۹ - المنشأ
قول تشبیه اولاً ز یهود
خاست، پس رافضی بر آن افزود
کفر و ظلمت مگر بشد پیدا
در میان یهودی و ترسا
کین خدا را چو خلق میخواند
[...]
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب اول » فصل سوم » بخش ۱۲ - حکایت
خانۀ زال داشت یک روزن
تنگ مانند منفذ سوزن
تابش خور چو رشتۀ باریک
اندر آمد به خانۀ تاریک
زال مسکین چو آن شعاع بدید
[...]
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب چهارم » فصل پنجم » بخش ۱ - الفصل الخامس فی معرفة نفس الناطقة علم الیقین
اثر و فعل نفس انسانی
نیست اندر وجود پنهانی
نطق و رای و قیاس و اندیشه
فکر و حدس و فراست و پیشه
این همه گفت و گوی علم و بیان
[...]
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب چهارم » فصل هشتم » بخش ۲ - الضلال المبین
اهل الحاد و مرجئه ز ستیز
شبههای کردهاند دست آویز
که چه حاصل از این مشقّت ما
بی نیاز است حق ز طاعت ما
گر تو طاعت کنی و گر عصیان
[...]