گنجور

عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۸

 

ای باد صبا، به کوی آن یار

گر بر گذری ز بنده یاد آر

ور هیچ مجال گفت یابی

پیغام من شکسته بگزار

با یار بگوی کان شکسته

[...]

۱۸ بیت
عراقی
 

عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۴

 

خوشتر از خلد برین آراستند ایوان دل

تا به شادی مجلس آراید درو سلطان دل

هم ز حسن خود پدید آرد بهشت آباد جان

هم به روی خود برآراید نگارستان دل

در سرای دل چو سلطان حقیقت بار داد

[...]

۱۸ بیت
عراقی
 

عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۲

 

دل گم شد، ازو نشان نمی‌یابم

آن گم شده در جهان نمی‌یابم

زان یوسف گم شده به عالم در

پیدا و نهان نشان نمی‌یابم

تا گوهر شب چراغ گم کردم

[...]

۱۸ بیت
عراقی
 

عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۳

 

چه بد کردم؟ چه شد؟ از من چه دیدی؟

که ناگه دامن از من درکشیدی

چه افتادت که از من برشکستی؟

چرا یکبارگی از من رمیدی؟

به هر تردامنی رخ می‌نمایی

[...]

۱۸ بیت
عراقی
 

عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۰

 

ترسا بچه‌ای، شنگی، شوخی، شکرستانی

در هر خم زلف او گمراه مسلمانی

از حسن و جمال او حیرت زده هر عقلی

وز ناز و دلال او واله شده هر جانی

بر لعل شکر ریزش آشفته هزاران دل

[...]

۱۸ بیت
عراقی
 

عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۲

 

در کوی تو لولیی، گدایی

آمد به امید مرحبایی

بر خاک درت گدای مسکین

با آنکه نرفته بود جایی

از دولت لطف تو، که عام است

[...]

۱۸ بیت
عراقی
 

عراقی » عشاق‌نامه » خاتمة‌الکتاب » بخش ۱ - سر آغاز

 

مرحبا! مرحبا! نسیم صبا

خبر از دوست چیست؟ باز نما

حال ما بین درین پریشانی

باز گو تا ازو چه می‌دانی؟

این چنینم هنوز بگذارد؟

[...]

۱۸ بیت
عراقی