خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » ترکیبات » شمارهٔ ۵ - مخمس فی مدح ملک الاعظم خسرو السواحل نظام الدولة و الدین کیقباد الهرموزی طاب ثراه
بر آمد آن مه خورشید منظر از درگاه
گشوده بند بغلطاق و کژ نهاده کلاه
بمژده گفت که امروز بر کرانه ی راه
مرا مبشر اقبال بامداد پگاه
نوید عاطفت آورد از آستانه شاه
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » تضمین » شمارهٔ ۱
بی طلب در نظر نیاید یار
بی طرب برگ گل نماید خار
هست مقصود ما ازین گفتار
طلب ای عاشقان خوش رفتار
طرب ای نیکوان شیرین کار
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » سایر » مخمس
دوش بر طرف چمن زمزمهٔ فاخته بود
قمری از پرده ی عشاق نوا ساخته بود
راستی سرو خرامان علم افراخته بود
بلبل دلشده آواز در انداخته بود
که سراپرده ی گل باز بصحرا زده اند
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » مخمسات » شمارهٔ ۱
از مرغ سحر ناله ی شبگیر برآمد
وز طرف چمن زمزمه ی زیر برآمد
ای آنک ز ماهت خط چون قیر برآمد
چون جزع تو از حقه ی تقدیر برآمد
بس ناله که از جادوی کشمیر برآمد
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » مخمسات » شمارهٔ ۲
چون حریفان صبوحی بچمن روی نهند
چشم بر برگ گل و گله ی خود روی نهند
زاهدان خرقه و سجاده بیکسوی نهند
گوش بر زمزمه ی بلبل خوشگوی نهند
تو بجز سایه سرو و طرف جوی مجوی
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » ترکیبات » شمارهٔ ۶ - مخمس
الروض قد تبسم و الغیم قد بکا
و الصبح قد تبلّج والدیک قد حکی
تا کی چو چنگ ناله کنم چون قدح بکا
اکنون که گل به طرف چمن برد متکا
ای سرو گلعذار بده جام عبهری
[...]