سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ دوم در ذکر سادات و علما » صحیفهٔ اول : در ذکر سادات رفیع الدرجات » ۲۰- میرعبدالباقی
گل بستان بنی فاطمه عبدالباقی
کآید از نکهت او بوی نبی مرسل
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ دوم در ذکر سادات و علما » صحیفهٔ اول : در ذکر سادات رفیع الدرجات » ۲۰- میرعبدالباقی
مسکن شده کوچه ملامت ما را
ره نیست بوادی سلامت ما را
درویشانیم ترک عالم کرده
اینست طریق تا قیامت ما را
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ دوم در ذکر سادات و علما » صحیفهٔ اول : در ذکر سادات رفیع الدرجات » ۲۰- میرعبدالباقی
تا پریشان نشود کار بسامان نرسد
شرط عشق است که تا این نشود آن نشود
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ دوم در ذکر سادات و علما » صحیفهٔ اول : در ذکر سادات رفیع الدرجات » ۲۱- میر قوام الدین حسن
روز اگر با همنشینان غم ز دل بیرون کنم
شب که غیر از غم ندارم هم نشینی، چون کنم
چون خیالت نرود هرگزم از پیش نظر
صد رهت بینم و گویم که خیالست مگر
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ دوم در ذکر سادات و علما » صحیفهٔ اول : در ذکر سادات رفیع الدرجات » ۲۲- امیر معز الدین محمد
به پیش شمع رخت آفتاب یعنی چه
به پیش خال و خطت مشکناب یعنی چه
خیال نرگس مستت ز دست برد مرا
و گر نه با دل پر درد خواب یعنی چه
عرق بروی تو هر کس که دید میگوید
[...]
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ دوم در ذکر سادات و علما » صحیفهٔ اول : در ذکر سادات رفیع الدرجات » ۲۲- امیر معز الدین محمد
تا دور ز محمل جمالت شده ام
نومید ز دولت وصالت شده ام
پیوسته بود خیال تو مونس جان
شرمنده ز الطاف خیالت شده ام
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ دوم در ذکر سادات و علما » صحیفهٔ اول : در ذکر سادات رفیع الدرجات » ۲۳- امیر محمد امیر یوسف
بناحق ار چه مرا میکشی ولیک به بین
که عاقبت چه کند با تو خون ناحق من
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ دوم در ذکر سادات و علما » صحیفهٔ اول : در ذکر سادات رفیع الدرجات » ۲۳- امیر محمد امیر یوسف
باستقبال قدت سرورا رفتار بایستی
بتعریف دهانت غنچه را گفتار بایستی
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ دوم در ذکر سادات و علما » صحیفهٔ اول : در ذکر سادات رفیع الدرجات » ۲۳- امیر محمد امیر یوسف
زخیل اهل وفائیم در زمانه تو
سگ توئیم ولی دور از آستانه تو
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ دوم در ذکر سادات و علما » صحیفهٔ اول : در ذکر سادات رفیع الدرجات » ۲۳- امیر محمد امیر یوسف
ما را هوای وصل تو از سر نمیشود
مشتاق خدمتیم و میسر نمیشود
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ دوم در ذکر سادات و علما » صحیفهٔ اول : در ذکر سادات رفیع الدرجات » ۲۴- امیرتقی الدین محمد
آن شوخ که دی وعده ی صدگونه جفا کرد
المنه لله که امروز وفا کرد
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ دوم در ذکر سادات و علما » صحیفهٔ اول : در ذکر سادات رفیع الدرجات » ۲۵- میرزا شرف جهان
شد سینه بصد چاک ز تیغ ستم او
بیرون نشد از سینه صد چاک، غم او
تا مرا در نظر مدعیان خوار کند
هر چه گویم بخلاف سخنم کار کند
با من سخن از فرقت دلدار مگوئید
[...]
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ دوم در ذکر سادات و علما » صحیفهٔ اول : در ذکر سادات رفیع الدرجات » ۲۶- میر قدسی
من که باشم که تو را دشمن من باید بود
در پی بودن و نابودن من باید بود
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ دوم در ذکر سادات و علما » صحیفهٔ اول : در ذکر سادات رفیع الدرجات » ۲۷- شاه صفی
هرگز دل هیچکس میازار صفی
تا بتوانی دلی بدست آر صفی
سر رشته همین است نگهدار صفی
زنهار صفی هزار زنهار صفی
خوش آنروزی که دشنام من بدنام میدادی
[...]
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ دوم در ذکر سادات و علما » صحیفهٔ اول : در ذکر سادات رفیع الدرجات » ۲۸- امیر هادی
بجان رسید دل از محنت جهان ما را
اجل کجاست که منت نهد بجان ما را
رقیبان معتبر در کوی او، من خوار و زار آنجا
سگان را پیش او صد قدر و من بی اعتبار آنجا
نهادی بر دلم داغ نهان و سوختی جان را
[...]
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ دوم در ذکر سادات و علما » صحیفهٔ اول : در ذکر سادات رفیع الدرجات » ۲۸- امیر هادی
نگفتم تیغ کین بردار و اول قتل هادی کن
بگفتا، در ره عاشق کشی هادی نمیخواهم
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ دوم در ذکر سادات و علما » صحیفهٔ اول : در ذکر سادات رفیع الدرجات » ۲۹- امیر حاج
ز سینه هر نفسم آه جانگداز برآید
چو آتشی که نشیند دمی و باز برآید
بمسجد ار بخرامی بلطف آن قد و قامت
هزار عابد صد ساله از نماز بر آید
اگر در گوشه غم دور از آن سیمین بدن میرم
[...]
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ دوم در ذکر سادات و علما » صحیفهٔ اول : در ذکر سادات رفیع الدرجات » ۲۹- امیر حاج
شهید عشق را جز من کسی ماتم نمیدارد
که خواهد ماتم من داشتن روزی که من میرم
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ دوم در ذکر سادات و علما » صحیفهٔ اول : در ذکر سادات رفیع الدرجات » ۲۹- امیر حاج
خوش آنکه پهلوی هم، چون برگ های نرگس
جمعی نشسته باشند جامی در آن میانه
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ دوم در ذکر سادات و علما » صحیفهٔ اول : در ذکر سادات رفیع الدرجات » ۲۹- امیر حاج
من بیدل، که از عشقت در آب و آتشم شبها
چو شمع افتاده از تاب تبم تبخاله بر لبها
نه صورت بر در و دیوار صورتخانه چین است
تو را دیدند خوبان و تهی کردند قالبها