خه خه‌ ای طوطی‌ فکرت‌ بال من‌

کز پس‌ آیینه‌ گویی‌ حال من‌

سرّ سرپوشیده را سربسته‌ گو

شو مقیّد باز و حرف‌ از رسته‌ گو

بود جانت‌ گرچه‌ شکرخوار بس‌

[...]

ایها الناس از حلال اندر زمین

خورد باید پاک و طیّب زآن و این

لیک بر خطوات شیطان عنود

پیروی نارید کآن را نیست سود

خطوه است افراط و تفریط ای پناه

[...]

ای گروه مؤمنان آلات حرب

باز برگیرید بهر قتل و ضرب

کآن شما را از شرور دشمنان

باشد اسباب حذر در هر مکان

جمله پس بیرون شتابید از رجال

[...]

یا که تا گویید بر ما زآن جناب

گر که بفرستاده بودندی کتاب

ما بُدیم أهدی ز ایشان بیسخن

از علو فهم و اکثار فطن

زآن تعمّق میکنیم اندر طلب

[...]

بعد از آنکه رفت موسی سوی طور

قوم بگرفتند از جهل و فتور

از حُلل های که بود از قبطیان

عِجل یعنی جسم بیروح و روان

ساختند از آن حُلل گوساله ای

[...]

همچنین اندر حنین از جنگها

داد نصرت بر شما ز آهنگها

دو قبیله از هوازن و ز ثقیف

قصد کردند از وضیع و از شریف

بعد فتح مکه تا با مسلمین

[...]

سوی یوسف باز ران کاخوان او

میرسند از قحط بر ایوان او

شد چو در کنعان پدید آثار قحط

سخت بر یعقوبیان شد کار قحط

عزم کردند آنکه ره پیمای مصر

[...]

خانه را از غیر پرداز ای پناه

که رسید آن پیر روحانی ز راه

هم تو خالی کن سرا را ای فقیر

از وجود غیر کآمد نور پیر

رو به استقبال آن مهمان راز

[...]