گنجور

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۱۲۵

 

بر یاد رخش چون رود از دیده من آب

صد باغ توان داد به یک چشم زدن آب

آب از مژه رو کرد به من، آه چه سازم

گر وانشود همچو حباب از سر من آب

با آن رخ شاداب به گلشن چو درآیی

[...]

۷ بیت
طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۱۳۱

 

ناله ها در بحر و بر دارد غریب

کام خشک و چشم تر دارد غریب

تا کند پرواز، رو بر شهر خود

آرزوی بال و پر دارد غریب

سیر غربت، خوار و زارش می کند

[...]

۷ بیت
طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۳۲۹

 

زین گلستان همه سودم به زیان می ماند

چون گل زرد، بهارم به خزان می ماند

سر زلفش که مرا دشمن جان بود به دست

در کف شانه به سررشته جان می ماند

لب گل از گهرآمیزی دندان خالی ست

[...]

۷ بیت
طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۴۳۴

 

پاکرو در خاک هندستان، همین آب است و بس

سبحه گردانی که دارد، چرخ دولاب است و بس

دل بکن از خود، که در بزم جگرخواران هند

ناخنی کز خون نگردد سرخ، مضراب است و بس

هرکه آمد، از هجوم تیره روزی برنگشت

[...]

۷ بیت
طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۰۰

 

چون باده می کند مست، ما را هوای باران

دریای نشاه خیزد، از قطره های باران

مینا با پای ساغر، چون سر نهد به سجده

چیز دگر نخواند، غیر از دعای باران

پیداست عکس خوبی، از چار سوی عالم

[...]

۷ بیت
طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ساقی‌نامه » بخش ۳ - غزل

 

که گوید جز آیینه بر روی تو؟

که بالای چشم است ابروی تو!

دهد بوی جمعیت مرغ دل

پریشانی سنبل موی تو

صنوبر قدان را در آرد ز پای

[...]

۷ بیت
طغرای مشهدی