گنجور

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش یک » قصاید » شمارهٔ ۱۳

 

هر که را دانش و کنش شد یار

گردد از عمر خویش برخوردار

دانش بی کنش پیمبر گفت

چون درختی است کش نباشد بار

دانش بی کنش ندارد سود

[...]

۱۳ بیت
میرزا حبیب خراسانی
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۷

 

خوشا دردی که درمانی ندارد

سری کز عشق سامانی ندارد

ندارد ذوق جان و لذت عمر

اگر دل مهر جانانی ندارد

دل بی مهر جانان هر که راهست

[...]

۱۳ بیت
میرزا حبیب خراسانی
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۰

 

قاصد آمد سحرگه از بغداد

خبر خوشدلی بیاران داد

وقت عشرت رسید و آخر شد

ذکر تسبیح و خواندن او راد

سر مستان رسید باز از راه

[...]

۱۳ بیت
میرزا حبیب خراسانی
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۲

 

رفت از عمرم ای پسر چل سال

نیمه ای خواب و نیمه ای بخیال

از صبا و شباب بگذشتم

تا رسیدم کنون بسن کمال

آفتابم به نیمه روز رسید

[...]

۱۳ بیت
میرزا حبیب خراسانی
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۰

 

من بشیشه درون پری دارم

بهره ای از فسونگری دارم

بهر زیبا رخان دیبا پوش

جنس دیبای شوشتری دارم

لایق گلرخان سیم اندام

[...]

۱۳ بیت
میرزا حبیب خراسانی