گنجور

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » قصاید » فصول اربعه » فصول اربعه: سرطان

 

باز آتش خور ساخت سمندر سرطان را

افروخت چو آتشکده گلزار جهان را

هم کرد عیان باد سموم آه حزین را

هم ساخت بیان نار حجر سر نهان را

از شعله و دود سحر و شام جهان سوخت

[...]

امیرعلیشیر نوایی
 

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » قصاید » فصول اربعه » فصول اربعه: خزان

 

دگر شد بهر سنجیدن برابر عدل دوران را

ز کافور و ز مشک روز و شب دو پله میزان را

ولیکن مشک افزون‌تر شود گرچه هوا از برد

کند کافور کاری هر نفس کوه و بیابان را

شد از یبس دماغ دهر سودا غالبش آن نوع

[...]

امیرعلیشیر نوایی
 

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » قصاید » فصول اربعه » فصول اربعه: بهار

 

وزد باد بهار احیای اموات گلستان را

ز انفاس مسیحی تازه سازد عالم جان را

کند گل جلوه و افغان کشد بلبل وزان هر دو

رسد برگ و نوا محزون‌دلان بیت‌الاحزان را

نهد هر لاله کوهی پر آتش عنبر سوده

[...]

امیرعلیشیر نوایی
 

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » قصاید » فصول اربعه » فصول اربعه: دی

 

ز خرگه فلک آتش نهفت دود سحاب

درا به خرگه و آتش فروز از می ناب

نمونه بهر مشمع نمود قوس قزح

پی لفافه خرگاه آسمان ز سحاب

اگر نه ابر لفافست بهر خرگه چرخ

[...]

امیرعلیشیر نوایی
 

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » قصاید » ستهٔ ضروریه » دیباچه

 

بیت القصیده همه خیل سخن وران

شه بیت جنس نظم همه مدح گستران

حمد و ثنای پادشهی دان که از رهش

یکپاره سنگ شد گهر عالی افسران

امیرعلیشیر نوایی
 

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » قصاید » ستهٔ ضروریه » دیباچه

 

حسن کلام قافیه سنجان سحر فن

لطف ادای نکته وران شکر شکن

نعت شهی سزد که بتأئید ذی المنن

بنموده ماه معجزش از مطلع سخن

امیرعلیشیر نوایی
 

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » قصاید » ستهٔ ضروریه » دیباچه

 

در یکتای بحر نیک نامی

امام زمره اقطاب جامی

امیرعلیشیر نوایی
 

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » قصاید » ستهٔ ضروریه » دیباچه

 

سایه حق مهر سکندر جناب

کآمده هم سایه و هم آفتاب

بازوی ملت قوی از جهد او

دین علم افراخته در عهد او

امیرعلیشیر نوایی
 

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » قصاید » ستهٔ ضروریه » شمارهٔ ۱ - روح القدس

 

زهی به خامه قدرت مصور اشیا

هزار نقش عجب هر زمان از او پیدا

چه خامه‌ای‌ست که در کارگاه کن فیکون

نگشته بی‌رقم او ز قطره تا دریا

چه قدرتی‌ست که در بارگاه چرخ بلند

[...]

امیرعلیشیر نوایی
 

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » قصاید » ستهٔ ضروریه » شمارهٔ ۲ - عین الحیات

 

حاجبان شب چو شادروان سودا افکنند

جلوه در خیل بتان ماه سیما افکنند

صد هزاران کرم شبتاب از شبستان سپهر

لمعها بر پرده شبگون غبرا افکنند

هر زمان صد گونه اشکال بدیع از کلک صنع

[...]

امیرعلیشیر نوایی
 

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » قصاید » ستهٔ ضروریه » شمارهٔ ۳ - تحفة الافکار

 

آتشین لعلی که تاج خسروانرا زیورست

اخگری بهر خیال خام پختن در سرست

شه که یاد از مرگ نارد زوست ویرانی ملک

خسرو بی عاقبت خسر بلاد و کشورست

قید زینت مسقط فرو شکوه خسرویست

[...]

امیرعلیشیر نوایی
 

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » قصاید » ستهٔ ضروریه » شمارهٔ ۴ - قوت القلوب

 

جهان که مرحله تنگ شاهراه فناست

درو مجوی اقامت که راه شاه و گداست

کجا محل اقامت که قاطعان طریق

بنقد دین و دل اندر کمین پی یغماست

چه مرحله است که پا نانهاده بهر شدن

[...]

امیرعلیشیر نوایی
 

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » قصاید » ستهٔ ضروریه » شمارهٔ ۵ - منهاج النجات

 

زهی از شمع رویت چشم مردم گشته نورانی

جهانرا مردم چشم آمدی از عین انسانی

ملک را از پی آوردن خاک تو حمالی

فلک را بهر طرح ملک ترکیب تو میدانی

طلسم خلقتت را دست قدرت کرده معماری

[...]

امیرعلیشیر نوایی
 

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » قصاید » ستهٔ ضروریه » شمارهٔ ۶ - نسیم الخلد

 

معلم عشق و پیر عقل شد طفل دبستانش

فلک دان بهر تأدیب وی اینک چرخ گردانش

دبستان بین معلم را که باشد از ره معنی

عناصر چار دیوار و رواق چرخ ایوانش

عجب کج مج زبان طفلی که استادی بدین دقت

[...]

امیرعلیشیر نوایی
 
 
sunny dark_mode