ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶
آن چیست یکی دختر دوشیزهٔ زیبا
از بوی و مزه چون شکر و عنبر سارا
زو بوسه بیابی اگر او را بزنی کارد
هر چند تو با کارد بُوی آن تنِ تنها
چون کارد زدیش آنگه پیش تو بیفتد
[...]
ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸۳
مردم سفله به سان گرسنه گربه
گاه بنالد به زار و گاه بخرد
تاش همی خوار داری و ندهی چیز
از تو چو فرزند مهربانت نبرد
راست چو چیزی به دست کرد و قوی گشت
[...]
ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۱۴
نشنودهای که دید یکی زیرک
زردآلوی فگنده به کو اندر
چو یافتش مزه ترش و ناخوش
وان مغز تلخ باز بدو اندر
گفتا که «هر چه بود به دلت اندر
[...]
ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۰۱
چیست آن لشکر فریشتگان
که بیایند از آسمان پران
سوی آن مردهای که زنده شود
چون بشویندش آن فریشتگان؟
چیست آن مردهٔ فریشته خوار
[...]
ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۰۶
چون فروماندی ز بد کردار خویش
پارسا گشتی کنون و نیک خو
آن مثل کز پیش گفتند، ای پسر،
من به شعر آرم کنون از بهر تو
گند پیری گفت کهش خردی بریخت
[...]
ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۷۹
چند گردی گرد این بیچارگان؟
بیکسان را جوئی از بس بیکسی!
تا توانستی ربودی چون عقاب
چون شدی عاجز گرفتی کرگسی
فاسقی بودی به وقت دسترس
[...]
ناصرخسرو » سفرنامه » بخش ۱۰۰ - پایان سفر
رنج و عنای جهان اگر چه دراز است
با بد و با نیک بی گمان به سرآید
چرخ مسافر ز بهر ماست شب و روز
هر چه یکی رفت بر اثر دگر آید
ما سفر برگذشتنی گذرانیم
[...]
ناصرخسرو » جامع الحکمتین » بخش ۱۰ - اندر تعریف «من»
گر بشد از من منال و مال (و) ولایت
جود (و) شجاعت نشد، نه فضل و کفایت
شکر خداوند را که مایه بجایست
سود کنم، گر کند خدای عنایت
بدهد روزیم اگر ولایت ندهد
[...]
ناصرخسرو » جامع الحکمتین » بخش ۱۶ - اندر شرح (یکی)
یکی کدام که بسیاریاندرو موجود؟
یکی بمحض چرا گفت خالق جبار؟
یکی که نه تضعیفش روا و نه تنصیف
فزون نگیرد و نقصانیی ز روی شمار
باضطراب و بتقریب یک نه بر تحقیق،
[...]
ناصرخسرو » جامع الحکمتین » بخش ۲۲ - اندر خواص ماه
کسوف شمس بجرم قمر بود بیقین
قمر چو علوی و نورانی، از چه گشت چو قار؟
چرا که نور فرو نگذرد زشمس بماه
چو آبگینه که بیرون گذاشت نور از نار؟
هر آینه که مه از آبگینه صافیتر
[...]
ناصرخسرو » جامع الحکمتین » بخش ۲۳ - اندر نیازمندی مردم بپرورش
قویترست بهر حال مردم از حیوان
بحیله بیش و بهر دانشی شعبده وار
چرا تعهد بایدش و دایه و تدبیر
بخوابندش و بداردش بر بر و بکنار؟
سباع و مرغ و دده زو بسی ضعیفترند
[...]
ناصرخسرو » جامع الحکمتین » بخش ۲۸ - اندر آفرینش آسمان و زمین
روابود که نخست آسمان پدید آمد
که او قویتر و آنگه زمین و کوه و بحار؟
ویا نخست زمین بود، کوست مرکز دور
و دایره نبود جز بنقطه پرگار؟
پس ار چنین شمری چون بایستاد زمین
[...]