قویترست بهر حال مردم از حیوان
بحیله بیش و بهر دانشی شعبده وار
چرا تعهد بایدش و دایه و تدبیر
بخوابندش و بداردش بر بر و بکنار؟
سباع و مرغ و دده زو بسی ضعیفترند
بکسب خویش بکوشد بخورد و بخفتار.
این سوال جراندر دعوت هادی نیست، مر اورا نیز کسی جر اهل تایید جواب نداده است. و فلاسفه را که ایشان فرود اهل تاییداند اندرین معنی سخن نشنودهام، و هرگز (کس) از مدعیاناندر عالم دین مرین سوال را جواب نتواند دادن، چهاندر شارستان دین از راه دیوار اندر آمده است، بر مثال سگی که چو بدر شارستاناندر نگذارندش، بدیواراندر آید، وز اهل شارستان نباشد، و ما بجود خداوند زمان خویش گوییم: بچه ستور را بپرورش حاجت نیست، و بر گرفتن و نهادن نبایدشان، بل در وقت کز مادر جدا شوندبر پای خیزند، و پستان مادر را بجویندو بگیرند و بمکند، و نیز هرچ از زمین بروید غذاء ایشان است. و جانور هست که مر او را خود شیر نیست البته همان ساعت که بزاید گیا خورد، و آن بچه خرگوش است که مر اورا شیر نیست. و بچه مرغ خانگی آن ساعت که از خایه بیرون آید دانه خوردو بدود، وز پرندگان حذر کند، و بچه مردم را بسیار تکلف (باید) از بستن بندها واندر میان جامهاء نرم خوابنیدن و بر جنبانیدن و پستان بر دهان نهادن و شستن و نگاه داشتن از آفتها و بپروردن تا هلاک نشود، این حال را بشرح حاجت نیست، از بهر آنک هر کسی را این ظاهر و معلوم است از خاص و عام.
ولکن نیز بایست دانستن مرین مردمان را که حال همه مردم که بکمال جسدی رسیدهاند هم این است، از بهر آنک طعام او نیز نبات است، و لکن آن نبات را کز زمین بر اید بسیار آلتها علمی و عملهاء تدبیری باید، تا چنان شود که غذا جسد او راشاید، اعنی گندم را ازکاه جدا باید کردن بآلتهاء کشاورزی و تدبیرهاء آن از گرفتن و پاک کردن غربیل زدن و جز آن. آنگاه باز آن دانه را آرد باید کردن وز بهر آرد کردن دانه آسیا باید ساختن، کآن مصنوع است ساخته بعلمهاء بسیار و آلتهاء گوناگون، همه تدبیری و تقدیری، (علمی) و عملی از شناختن آهنهاء گوناگون و تراشیدن چوبهاء نوادراندر آن، که آهنگری و درودگری دو صناعت بزرگ است با آلتهاء بسیار. آنگاه آن آرد بباید بیختن بآلتی، و بیزندگان را نیز بعلمی ساختهاند، و آن بیخته را بباید برشتناندر چیزهاء مصنوع بعلم از تاوه و تشت و جز آن، و برشتن آن نیز بعلم و تدبیر باید کردن، و باز آن برشته بباید بیختن بآلتهاء علمی از تنور و تاوه و جز آن، تا گرمی آتش بدان برسد، و ضرر آتش ازو دور باشد و نسوزد و زیانکار نشود، و پزنده مر آن نان را بعلم و تدبیر پزد، تا سره اید و خام یا سوخته نیاید که نگوارد مردرا.
پس تا نباتی کز زمین بر آید و چنان شود که غذاء مردم را شاید،اندرین میانه خرج ببسیاری آلتهاء تدبیری و عملی و علمها و تدبیرها بباید کرد. و اگر شرح آن غذاها که مردم سازد از دیگ (پخت) ها و قلیلهها و بریانها و حلاوی کرده آید، سخن دراز شود. و اگر بشرح آنچ مردم را باید از بهر رفع کردن سرما و گرما و دیگر مادتها که مر اوراست مشغول شویم، از غرض خویش بتفسیر این سوال باز مانیم.
و دیگر جانوران را بهرچ از زمین بر آید غذاست و بهیچ آلت تدبیری غذاء ایشان را حاجت نیست و مردم بشب تاریک راه نبیند، و ستور راه ببیند بشب و مردم تا آشناوری نیاموزد اندر آب غرقه شود، و ستوران هم از اول زایش آشناور باشند. پرورش که مردم ببلاغت جسمی رسیده را همی باید از بهر بقاء خویشاندر عالم، باضعاف آن تکالیف است که مر پرورش اطفال را می باید.
و اکنون ماند بر ما آنک ظاهر کنیم که چرا حال مردم چنین است و حال ستوران بخلاف این است؟ و لکن نخست گوییم: نیاید کسی را ما را بمعارضه گوید: همی دعوی کنید که غرض صانع عالم ازین صنعت مردم است و بدو از خدای عنایتی رسیده است که دیگر جانوران زان بی نصیباند چو همی بینیم که ستوران فراخ روزیتر از مردماند، بدانچ هرچ از زمین بروید غذاء ایشانست، وز چندین رنج و محنت که مردم را همی باید دیدن از بهر ساختن طعام خویش آسودهاند، پیداست که عنایت صانع سوی ستوران است نه سوی مردم.
جواب ما مرین معارضه را آنست که گوییم: چو معلوم است کآفریدگار ما و ستور خدای است عزوجل که بر همگنان پادشاست، و امروز پادشاهی بر ستوران ماراست که بندگان و کارکنان مااند پیداست که ما بخدای که بپادشاهی اولی اوست نزدیکتریم از ستوران. و این تسلط بر جانوران ما راست ازو سبحانه. و مردم بمثل مهمان خدای است که نعمتها دنیاوی همی بدو رسد، و دیگر جانوران بمثل چو طفیلاناند بر مردم، که بدیشان همی آن رسد کز مردم بیشی آیداز کاه و سبوس و پوست میوهها و جز آن.
و سخره گرفتن ما مر ستوران رااندر کارهاء خویش، آنگاه مر ایشان را چیزهایی دادن کآن ما رابکار نیست، دلیل است بر آنک این تسخیر بر ایشان مر مارا، از صانع ما بر ایشان افتادهاست. و اینک مر ایشان را هرچ از زمین بر آید غذاست از خارو خس و برگ درختان، عنایت الهی است بما نه بدیشان، از بهر آنک ایشان مسخران مااند، تا ما را در ساختن غذا ایشان رنج نرسد.
آنگاه گوییم که بی نیازی جانوراناندر غذا خویش از آلتهاء علمی و عملهاء تدبیری دلیل است. بر ما را برآنک ایشان را مرجع بعالم علمی نیست. از آنست که کارهاء ایشان همیشه ساخته آمدست، اعنی ستور را پوست جامه اوست، وسم او موزه اوست، و نباتها همه غذاء اوست، و دشمن خویش را بشناسد، و جفت خویش را بداند.
و حاجتمندی مردم بدین آلتهاء علمی و عملهاء تمیزی از بهر غذاء خویش ما را گواست بر آنکاندر وی جوهری علم پذیرست و مر او رابازگشت بعالم علم است، چنانک پدید آمدنشاندرین عالم بغذاهاء تدبیری و پرورشهاء تقدیری است، تا بداند که این سرای رهگذرست مر اورا، و ستوروار نباشدش زیستن، و علم طلب باید کردن تا بعالم علوی بنعمتها ابدی رسد. و چو ستور را نفسی علم پذیر نبود، از بهرغذا مر او را نه بحال طفلی و نه باوقات تمامی جسم بتکلف و آلتهاء علمی حاجت نبود. و مردم را نفس علم پذیر آمد کز قیاس عقلی واجب آمد که حال اواندر پرورش و ساختن غذاها بخلاف حال ستوران باشد، چنین که هست. و این اختلافاندر اصل این دو جانورست، اعنیاندر نفس بهیمی و نفس ناطقه، کزو یکی شریف (است) و دیگر وضیع، و یکی نفیس است و دیگر خسیس، ویکی عالم است و دیگر (جاهل) مقیم. پس بحکم این اختلافها که نمودیم که هست میان نفس ناطقه و میان نفس بهیمی، واجب آید کآن جوهر شریف که نفس انسانی است باقی باشد، و آن جوهر وضیع که خسیس و جاهل مقیم است فانی باشد.
و گفتند یعنی اهل تایید و خازنان علم کتاب و شریعت علیهم السلام که چو مردم نفسش علم پذیرست و جسدش بدین سبب کاین نفس شریفاندر اوست،اندر پرورش بدین تکلف و تلطف حاجتمند است، این حال خاص جسدیش دلیل است بر آنک نفسش را هم این تدریج و تکلف بباید، تا بعلم پرورده شود، چنانک خدای گفت مر نشوء نفسانی را بر هنجار نشوء جسمانی: قوله «وننشئکم فیما لا تعلمون. و لقد علمتم النشاه الاولی فلولا تذکرون.» گفت: شما را بیافریدیم و بپروریدیم اندر آنچ شما ندانید، و آن آفرینش و پرورش نخستین را دانستید، چرا یاد نکنید؟
پس چنانک جسد ما را مادر پروردبقوت پدر، نفس ما را نیز مادر و پدرست. پدر نفسانی خلق رسول خدای است، که آموزگار خلق اوست بفرمان خدای.چنانک گفت: قوله«و یعلمهم الکتاب و الحکمه و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین.» و مادر نفسانی ما وصی رسول است، چنانک رسول گفت مر وصی خویش را که من و تو ای علی! پدر و مادر این امتیم، لعنت خدای بر آن پسران باد که مادر و پدر خویش را بیازارد بدین خبر «انا و انت یا علَی، ابوا هذه الامة، لعن الله من اعنی والدیه.» و چنانک فرزند از مادر بر آید، طعامی که پدرش بیارد مر آن فرزندان را نشاید ازو خوردن، بل نخست مادرش آن را بخورد، واندر ترکیب خویش مر آن را شیر نرم و خوش گوارنده گرداند، آنگه مر آن را بفرزند دهد، نیز آنچ رسول بگوید از تنزیل مر امت نو عهد را که ضعیف است نشاید، تا نخست وصی آنرا از آن مثلها و رمزها بتاویل جدا کند، و چنان سازدش بعبارتهاء لطیف که آن ضعیف نوعهد مر آن را بتواند شنودن و پذیرفتن، همچنانک مر آن کودک را ببندند نیز مر مستجیب را عهد گیرند، و برو وثیقتها کنند بسبب آنچ مر او را بشنوانند و گوش مر نفس ناطقه را هم بدان منزلت است که دهان مر نفس بهیمی راست، و تنزیل و تاویل مر نفس ناطقه را بمنزلت طعام وشراب است مر جسد را، و چنانک بستن مر کودک خرد را بدان باید تااندامهاش کژ نشود و راست برآید، نیز عهد و میثاق دینی بر مستجیب بدان باید تا رای و فکرتش بهر شکی و شبهتی نگراید، و بر صراط مستقیم رود، و چنانک مادر کودک را بهر وقتی از آلایشهاء جسدی بشوید بآب طاهر، تا زشت نیاید وزود ببالد، نیز داعی که او مادر مستجیب است مر فرزند نفسانی خویش را از آلایشهاء نفس کآن جهل و شک است وز تشبیه و تعطیل پاکیزه کند بسخنان عقلی، تازود ببلاغ رسد، و چنانک مردم بپرورش مادر مهربان بطعامهاء شایسته بآخر نعمتهاء دنیاوی رسد و تمامی آنرا بیابد، مستجیب نیز بپرورش مادر نفسانی بعلمهاء تاویلی بآخر نعمت هاء ابدی رسد، کآن هر دو ترتیب مانند یکدیگرست.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به بررسی شکاف موجود بین انسانها و سایر حیوانات در زمینهی پرورش و تأمین نیازهای غذایی میپردازد. در ابتدا گفته میشود که انسانها به دلیل نیاز به دانش، تدبیر و مهارتهای خاص برای تأمین غذا و مراقبت از خود، به زحمت بیشتری نیاز دارند. برخلاف حیوانات که بدون هیچ تدبیری از منابع طبیعی تغذیه میکنند، انسانها باید برای به دست آوردن غذا تلاش کنند و فرآیندهای پیچیدهای را طی کنند.
افتراق دیگری که در این بررسی انجام میشود، مربوط به شأن و مرتبهی انسان به خاطر وجود "نفس ناطقه" (روان متمایز) در اوست. انسانها به علم و یادگیری نیاز دارند و این نیاز به پرورش و تعلیم دارند تا به کمال برسند، حال آن که دیگر حیوانات اینگونه نیستند و بهراحتی میتوانند در طبیعت بدون راهنمایی زنده بمانند.
نویسنده همچنین به تمایز میان تربیت جسمی و روحی اشاره میکند و بر اهمیت تربیت روحی به عنوان مکملی برای تربیت جسمی تأکید میکند. او در نهایت اشاره میکند که در این پروسه، پیامبران و علمای دین نقش اساسی دارند و باید به عنوان والدین معنوی انسانها در راستای تربیت نفسانی و تهذیب نفس ایفای نقش کنند.
هوش مصنوعی: انسانها به طور کلی از حیوانات قویتر هستند، چرا که تواناییهای بیشتری در استفاده از ترفندها و دانش دارند.
هوش مصنوعی: چرا باید مانند یک نوزاد به او مراقبت و توجه شود و در کنار او تدبیر و پیشرفت را به خواب ببریم؟
هوش مصنوعی: حیوانات بزرگ و قویتر از او و حتی پرندهها هم از او ضعیفتر هستند. هر کدام به دنبال تلاش و کوشش خود برای تأمین خوراک و زندگیشان هستند.
هوش مصنوعی: این پرسش به دعوت هادی مربوط نیست و هیچکس هم به آن پاسخ درستی نداده است. من نیز از فلاسفهای که در این موضوع به تأیید رسیدهاند، چیزی نشنیدهام. هیچکدام از مدعیان دین نیز نمیتوانند به این سؤال پاسخ دهند، زیرا معرفت دینی به طرزی است که انگار از دیوار میآید. مثل سگی که از ورود به شهر ممنوع باشد و ناچار از دیوار بالا رود، او شهرنشین نیست. ما با وجود خداوند زمان خود، میگوییم که بچههای حیوانات به تربیت نیاز ندارند و نباید آنها را بگیرند و بگذارند. بلکه هنگامی که از مادر خود جدا میشوند، باید به پا بایستند و به دنبال پستان مادر بروند و شیر آن را بخورند، و هر چه از زمین میروید، غذای آنهاست. مثلاً بچهخرگوش به محض تولد گیاه میخورد و به شیر نیازی ندارد. همچنین، جوجهها به محض بیرون آمدن از تخم، دانه میخورند و در برابر پرندگان حذر میکنند. اما بچه انسان نیاز به مراقبت ویژهای دارد؛ به دلیل اینکه آنها باید در لباس نرم بخوابند، مراقبت شوند که آسیب نبینند و به طور کلی تربیت شوند تا به خطر نیفتند. این وضعیت برای همه واضح و شناخته شده است.
هوش مصنوعی: اما باید دانست که وضع تمام انسانهایی که به کمال جسمانی رسیدهاند نیز همینطور است. چرا که غذای آنها نیز از گیاهان به دست میآید و برای به دست آوردن این گیاهان از زمین، ابزارها و دانشهای علمی و تدبیری فراوانی لازم است. به عنوان مثال، برای جدا کردن دانه گندم از کاه، از ابزارهای کشاورزی مختلف و روشهای تدبیری باید استفاده کرد، که شامل جمعآوری، پاک کردن و الک کردن میشود. سپس دانه گندم باید آرد شود که برای این کار نیاز به آسیاب داریم، و ساخت آسیاب نیازمند دانش و ابزارهای مختلف است. همه این مراحل نیازمند تدبیر و علم است، از جمله شناخت فلزات مختلف و مهارت در کار با چوب، که آهنگری و نجاری دو صنعت مهم به شمار میروند. پس از آرد شدن، آرد باید به وسیلهای مناسب منتقل شود و برای پخت، معرفت و دانش لازم است تا آرد روی سطح مناسب قرار گیرد و به درستی پخته شود. در نهایت، پخت نان نیز به علم و هنر احتیاج دارد تا نتیجه نهایی نه خام باشد و نه سوخته و درخور مصرف انسان گردد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که گیاهی از زمین بروید و به وضعیت برسد که غذا برای مردم تامین کند، در این میان باید هزینههای زیادی را صرف ابزارهای تدبیری، عملی، دانش و تدبیرها کرد. اگر بخواهیم جزئیات غذاهایی که مردم از دیگها، قلیهها، بریانیها و دسرها تهیه میکنند را توضیح دهیم، سخن بسیار طولانی خواهد شد. همچنین اگر بخواهیم توضیح دهیم که مردم برای مقابله با سرما و گرما و دیگر نیازها چه کارهایی انجام میدهند، از موضوع اصلی دور خواهیم شد.
هوش مصنوعی: غذا برای دیگر موجودات به طور طبیعی از زمین به دست میآید و نیازی به تدبیر خاصی ندارند. انسانها در شب تاریکی را نمیبینند، اما حیوانات میتوانند در شب راه را پیدا کنند. همچنین، انسانها تا زمانی که شنا کردن را یاد نگیرند، ممکن است در آب غرق شوند، در حالی که حیوانات از زمان تولد به شنا کردن آشنا هستند. پرورش افراد بزرگسال نیز نیازمند ملاحظات بیشتری است تا بتوانند در این جهان دوام بیاورند، و این کار با مسئولیتهای بیشتری نسبت به پرورش کودکان همراه است.
هوش مصنوعی: حال باید توضیح دهیم که چرا وضعیت انسانها اینگونه است در حالی که وضعیت animals متفاوت است. اما قبل از هر چیز باید بگوییم: کسی نباید به ما ایراد بگیرد که چرا ادعا میکنیم هدف خالق جهان از آفریدن انسانها بوده و خداوند به آنها عنایتی دارد که دیگر موجودات از آن محروم هستند. چون میبینیم که حیوانات از نظر تأمین غذا وضعیت بهتری نسبت به انسانها دارند، زیرا آنچه از زمین میروید خوراک آنهاست. در حالی که انسانها برای تهیه خوراک خود با رنج و مشقت مواجه هستند، بنابراین واضح است که عنایت خالق بیشتر به حیوانات تعلق دارد تا به انسانها.
هوش مصنوعی: پاسخ ما به این مخالفت این است که بگوییم: همانطور که مشخص است، آفریدگار ما و خداوند متعال که بر همه پادشاهی میکند، امروز نیز بر موجودات وابسته به خود سلطه دارد. این بندگان و خدمتگزاران ما در واقع باید خدمتگزاران او به حساب آیند، بنابراین ما به خدای که حق پادشاهیاش را دارد، نزدیکتر هستیم تا به دیگر موجودات. و این تسلطی که بر حیوانات داریم ناشی از رحمت و بزرگی اوست. انسانها شبیه مهمانانی از طرف خداوند هستند که نعمتهای دنیوی به آنها میرسد، در حالی که دیگر موجودات شبیه پیروان انسانها هستند که به آنها نعمتهایی میرسد که انسانها نسبت به آنها فراوانتر هستند، مانند کاه، سبوس، پوست میوهها و موارد دیگر.
هوش مصنوعی: توخالی کردن ما از موجودات در کارهای خود، و سپس دادن چیزهایی به آنان که برای ما مفید نیست، نشاندهنده این است که این تسلط بر آنها از سوی سازندهمان به ما داده شده است. به همین خاطر، هر چیزی که از زمین برداشت میشود، مثل علف و برگ درختان، نعمت الهی است برای ما و نه برای آنها، زیرا آنها مسخر ما هستند تا ما در تهیه غذا برایشان زحمت نکشیم.
هوش مصنوعی: این متن به این موضوع اشاره دارد که جانوران بدون نیاز به دانش علمی یا تدبیر خاص، میتوانند نیازهای غذایی خود را برطرف کنند. به این معنا که رفتارهای آنها به طور طبیعی شکل گرفته و به آنها این امکان را میدهد که از پوست به عنوان پوشش، از سم برای حفاظت و از گیاهان برای تغذیه استفاده کنند. همچنین، آنها قادرند دشمنان و جفتهای خود را تشخیص دهند.
هوش مصنوعی: نیازمندی مردم به علم و دانش برای تأمین غذای خود نشاندهنده آن است که در اینجا حقیقتی از علم وجود دارد و انسان به واسطه آن میتواند به دنیای علم بازگردد. به گونهای که پیدایش او در این دنیا به دلیل تدبیر و پرورش الهی بوده است، تا متوجه شود که این دنیا فقط گذرگاهی است و زندگی او نباید به صورت حیوانی باشد. برای رسیدن به نعمتهای ابدی در عالم برتر، باید علم را یاد بگیرد. از سوی دیگر، چون حیوانات نیازی به دانش ندارند، در تأمین غذا نه به حال کودکان وابستهاند و نه به هیچ شرایط دیگری. اما انسان به دلیل برخورداری از عقل باید در پرورش و تهیه غذا به گونهای متفاوت از حیوانات عمل کند. این تفاوت در حقیقت ناشی از وجود دو نوع نفس در انسان و حیوان است؛ یکی نفس ناطقه که شریف و با ارزش است و دیگری نفس بهیمی که نازل و بیارزش است. این تفاوتها موجب میشود که نفس انسانی باقی بماند، در حالی که نفس حیوانی از بین میرود.
هوش مصنوعی: ایشان گفتند که علم و شریعت خداوند به ما میآموزد که هر انسانی که دارای نفس آگاه است و جسد او از این نفس شریف بهرهمند است، برای پرورش این نفس نیازمند تربیت و دقت خاصی است. این ویژگی خاص جسم انسان نشاندهنده آن است که نفس نیز باید به همین صورت با تدریج و تلاش پرورش یابد تا به دانش و آگاهی برسد. خداوند در آیات خود به این نکته اشاره کرده است که نشو و نمو نفسانی بر اساس نشو و نمو جسمانی صورت میگیرد، و به انسانها یادآوری میکند که آن آفرینش و پرورش اولیه را که خود میدانند، فراموش نکنند.
هوش مصنوعی: جسد ما توسط مادر و پدر بزرگ میشود و نفس ما نیز وابسته به مادر و پدر است. پدر نفسانی ما، پیامبر خداست که به مردم آموزش میدهد و مادر نفسانیمان وصی آن پیامبر است. پیامبر به وصیاش گفته است که آنها مانند پدر و مادر این امت هستند و لعنت خداوند بر کسانی باد که به والدین خود بیاحترامی کنند. همانطور که فرزند از مادر زاده میشود، غذایی که پدر برای فرزندان میآورد باید ابتدا توسط مادر خورده شود تا به شکل مناسب و شیرین برای فرزند آماده گردد. همچنین، آنچه پیامبر درباره آموزههای دینی برای امت نوظهورش میآورد، باید ابتدا توسط وصی تفصیل یابد و به زبانی شیرین و قابل فهم برای افراد ضعیف ارائه شود. به همین ترتیب که باید کودک را محدود کرده تا رشد سالمی داشته باشد، نیاز است که مستجیب (کسی که آماده پذیرش است) در چارچوب دینی مستحکم قرار گیرد تا ذهنش تحت تأثیر شکی قرار نگیرد و بر مسیر درست حرکت کند. مادر وظیفه دارد تا فرزندش را از آلودگیهای ناآگاهی و تردید پاک کند و او را به علم رهنمون سازد تا به نعمتهای همیشگی برسد. در نهایت، آموزش و پرورش این دو (جسد و نفس) شبیه به یکدیگر هستند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.