گنجور

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۹۳ - پادشاهی فریدون و فرستادن نامه به نزد طیهور

 

از ایشان چو دیگر نیامد به دست

بیامد به تخت مهی برنشست

به مژده نوندی فرستاد تفت

به نامه به طیهور گفت آنچه رفت

چو مژده به کوه بسیلا رسید

[...]

۷ بیت
ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۲۲۵ - فرستادن جاسوسان به دربار فریدون

 

وز آن جا سوی شهر خمدان کشید

همی برتر از خویشتن کس ندید

یکی شیر دل مرد را پیش خواند

ز کار فریدون فراوان بخواند

به درگاه او رفت بایدت، گفت

[...]

۷ بیت
ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۲۴۹ - گردیدن قارن به گرد چین و سپردن چین به نستوه

 

برآمد یکی گِرد چین با سپاه

درآورد گردنکشان را به راه

کسی کاندر آن مرز او مرد بود

دل مردمان زو پر از درد بود

به ایران فرستادش از مرز چین

[...]

۷ بیت
ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۳۳۹ - کشته شدن سلم

 

بدان سان دوان سوی لشکر شتافت

نشان یکی چوب کشتی بیافت

همه سوخته بود سالار نو

که بازار نو بود و کردار نو

سراسیمه شد شاه نو در رسید

[...]

۷ بیت
ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۳۶۹ - دادگری کوش

 

وزآن پس جهاندیده کوش سترگ

رها کرد راه بد و خوی گرگ

چو برگِرد آن پادشاهی بگَشت

به فرمان او شد همه کوه و دشت

ز هر کشوری ساو و باژ آمدش

[...]

۷ بیت
ایرانشان