ایرانشان » کوشنامه » بخش ۱ - در شکر باری تعالی
تو را ای خردمند روشنروان
زبان کرد یزدان از اینسان روان
خرد داد و جان داد و پاکیزههوش
دل روشن و چشم بینای و گوش
که او را به پاکی ستایش کنی
[...]
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۶۰ - پژوهش شاه چین برای شناسایی فرزند
یکی نامور خواهم از انجمن
که او را دهم جوشن و اسب من
زبان پارسی دارد و پهلوی
ندارد سر تندی و بدخوی
شود پیش او از میان سپاه
[...]
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۱۷۰ - عاشق شدن دختر کوش و انتقام پدر از معشوق وی
شکیبا همی بود تا چند گاه
چو ایمن شد از بابِ خود دخت شاه
به کنیاش بر مهربان گشت سخت
که با کوش بودش همیشه نشست
جوانی دلارای چون نوبهار
[...]
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۲۳۹ - جنگ کردن قارن با کوش، و پیروزی ایرانیان
چو از قلب، قارن بدید آن شکست
یکی اسب آسوده را برنشست
به قلب سپه برزد و حمله برد
سواری به هر زخم بشکست خرد
پذیره شدش کوش با لشکری
[...]
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۲۴۲ - پیشنهاد قارن به کوش برای جنگ تن به تن
یکی روز قارن دژمناک بود
ز باد و ز باران جهان پاک بود
به دروازه شهر شد با سپاه
بفرمود تا بانگ زد مرد شاه
بگفتند مر کوش را این سخن
[...]
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۲۶۰ - سخن گفتن فریدون با کوش درباره ی گزینش سپاه
چو از مغز می رفت و آمد به هوش
سوی شاه شد نامبردار کوش
ببوسید تخت و به کش کرد دست
بدو گفت کای شاه یزدان پرست
نماید مرا روز رفتن به راه
[...]
ایرانشان » بهمننامه » آغاز داستان » بخش ۱ - آغاز داستان
چنین گفت دهقان موَبدنژاد
چو بر ما دَرِ داستان برگشاد
که تاج از کیومرث فرخنده پی
یکایک بیامد به کاوسِ کی
چو کاوس کِی کرد فرمان دیو
[...]