گنجور

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۴۷ - جنگ کوش پیل دندان و نیواسب

 

نگه کرد در کار گردان سپهر

که چون گشت خواهد همی ماه و مهر

چنان سخت پیروز دید اخترش

که شیری شود هر یک از لشکرش

ز شادی تو گفتی برآمد ز جای

[...]

۳۷ بیت
ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۸۲ - جنگ در کوه و پیروزی آتبین

 

چو هور از بر کوه زیور نهاد

سپاهی سوی کوهیان سر نهاد

زمین آسمانگون ز پولاد تیغ

ز گرد سپه بر سر کوه میغ

خروش پیاده رسیده به ماه

[...]

۳۷ بیت
ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۴۱ - آگهی یافتن طیهور از برگزیدن آتبین فرارنگ را

 

فرع پیش شاه اندر آمد ز راه

که را برگزید از میان گفت شاه

بدو گفت آن را که دارد نشان

خود او بود در خورد با سرکشان

چنانچون تو گفتی از آن بهتر است

[...]

۳۷ بیت
ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۵۰ - بازگشت آتبین از راه دریا

 

چو رفت آتبین از بسیلا برون

ز دیده زن و مرد راندند خون

جوانان به دل زار و بریان شدند

زنان از فرارنگ گریان شدند

خروش آمد از کوی و برزن به دشت

[...]

۳۷ بیت
ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۲۸۷ - نامه ی فریدون به کوش و خواندن وی برای رزم مهراج و دارای چین

 

وزآن پس بدو گفت کای شهریار

از ایران گزین کن یکی نامدار

یکی نامه فرمای کردن بر اوی

همه مهربانی، همه رنگ و بوی

ز شاه جهانگیر والا گهر

[...]

۳۷ بیت
ایرانشان
 

ایرانشان » بهمن‌نامه » آغاز داستان » بخش ۲۲ - نامه نبشتن شاه بهمن پیش لؤلؤ

 

سر نامه از بهمن اسفندیار

پدر بر پدر شاه و هم شهریار

به نزد تو ای بنده دیو چهر

که گردون ز جانت بُبّزاد مهر

دلت باد پر درد و جان پر هراس

[...]

۳۷ بیت
ایرانشان