سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱ - گفتار در آفرینش جهان
که یزدان ز ناچیز چیز آفرید
بدان تا توانایی آمد پدید
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱ - گفتار در آفرینش جهان
نخستین که آتش زجنبش دمید
زگرمیش پس خشکی آمد پدید
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۶ - داستان رستم پور زال در هفت ده سالگی و جنگ کردن او با ببر بیان قسمت اول
به هندوستان ببری آمد پدید
ندیده زمانه نه دوران شنید
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۶ - داستان رستم پور زال در هفت ده سالگی و جنگ کردن او با ببر بیان قسمت اول
میان سلیح خانه چون بنگرید
سلیح نیاکان بسیار دید
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۶ - داستان رستم پور زال در هفت ده سالگی و جنگ کردن او با ببر بیان قسمت اول
چو کشواد قارن بدین گونه دید
هم آنکه گران گُرز را برکشید
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۶ - داستان رستم پور زال در هفت ده سالگی و جنگ کردن او با ببر بیان قسمت اول
چو زال این سخنهای نشنیده دید
به لرزه در آمد به مانند بید
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۶ - داستان رستم پور زال در هفت ده سالگی و جنگ کردن او با ببر بیان قسمت اول
بلا هست همانا که بر ما رسید
ندانم که از وی چه خواهیم دید
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۷ - داستان رستم پور زال در هفت ده سالگی و جنگ کردن او با ببر بیان قسمت دوم
چو پتیاره آن ضرب البرز دید
چنار قوی را به گل بر کشید
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۷ - داستان رستم پور زال در هفت ده سالگی و جنگ کردن او با ببر بیان قسمت دوم
زبان بر گشاد آنکه دیو پلید
ثنا خواند بر پهلوان چون سزید
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۷ - داستان رستم پور زال در هفت ده سالگی و جنگ کردن او با ببر بیان قسمت دوم
دم آورد آن خانه را خود کشید
درون تا شدش حلق برهم درید
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۸ - آغاز داستان فرامرز پور رستم زال و بانو گشسب خواهر او
به ناگه یکی گوری آمد پدید
چو سیل روان پیش ایشان رسید
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۸ - آغاز داستان فرامرز پور رستم زال و بانو گشسب خواهر او
چو آن گور نزدیک بانو رسید
تنش بود لرزان دمی آرمید
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۸ - آغاز داستان فرامرز پور رستم زال و بانو گشسب خواهر او
چو بانو بدان جای خرم رسید
گل روش از خرمی بشکفید
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۹ - ملاقات کردن فرامرز و بانوگشسب
گرفتم که هستی چو دیو سفید
زنم بر زمینت چو یک شاخ بید
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۰ - جنگ کردن رستم با فرامرز و بانو گشسب (و) آزمودن رستم، ایشان را پنهان داشتن خود را در جنگ
چو از کینه نزدیک بانو رسید
بزد دست گرز گران بر کشید
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۰ - جنگ کردن رستم با فرامرز و بانو گشسب (و) آزمودن رستم، ایشان را پنهان داشتن خود را در جنگ
در آن دم فرامز یل در رسید
درخشان یکی تیغ کین بر کشید
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۱ - باز نمودن راز خود، فرامرز و بانو گشسب با رستم زال و جنگ کردن ایشان
سواری پس از نعره آمد پدید
که ترکش سراندر ثریا کشید
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۱ - باز نمودن راز خود، فرامرز و بانو گشسب با رستم زال و جنگ کردن ایشان
به برگستوان اندرون ناپدید
ز تندی تو گفتی بخواهد پرید
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۱ - باز نمودن راز خود، فرامرز و بانو گشسب با رستم زال و جنگ کردن ایشان
تهمتن چو کوه روان را بدید
بدانست کان پهلوان در رسید
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۲ - زخم زدن بانو گشسب بر رستم
نقاب زره چون ز هم بر درید
سر و روی رستم بیامد پدید