اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۰۱
خوش آنک مست شوی تا بهانه برخیزد
تو باشی و من و شرم از میانه برخیزد
مکن زخواب دو نرگس چو بوسه دزدم
وگر نه فتنه یی از هر کرانه برخیزد
نهال عشق نشاندم به دل چو دانستم
[...]
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۸۶
از یار مکن ناله و لب بسته ز غم باش
گر همنفس آیینه یی حاضر دم باش
در پرده ناموس محبت نتوان یافت
ناموس خود آتش زن و چون شمع علم باش
در عشق فراغت طلبی همت پست است
[...]
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » اشعار ترکیبی » شمارهٔ ۱۰ - مستزاد
چون شاخ گل آنروز که در خانه زینی
آشوب جهانی
و امروز که چون سرو سهی بزم نشینی
آشوب نشانی
گه با من دلسوخته شیرین تری از شهد
[...]
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۱ - دوازده امام
آب حیوان خوش بود و ان لعل لب زان خوشترست
در صفا آن لعل فاش از جوهر جان خوشترست
درج آن در دهان شد جان ما، دل خار خورد
از حسد کان در ز صد لؤلؤی عمان خوشترست
می خوشست اما باشک همچو مرجانم اگر
[...]
اهلی شیرازی » سحر حلال » بخش ۲ - سحر حلال مولانا اهلی شیرازی
ای همه عالم بر تو بیشکوه
رفعت خاک در تو بیش کوه
نام تو زآن بر سر دیوان بود
کآتش بال و پر دیوان بود
شد به تو سردفتر جان نامزد
[...]
اهلی شیرازی » سحر حلال » بخش ۲ - سحر حلال مولانا اهلی شیرازی
ای همه عالم بر تو بیشکوه
رفعت خاک در تو بیش کوه
نام تو زآن بر سر دیوان بود
کآتش بال و پر دیوان بود
شد به تو سردفتر جان نامزد
[...]
اهلی شیرازی » سحر حلال » بخش ۲۲ - رسیدن نامه گل به جم و جواب نوشتن او
ساقی از آن چشمه کوثر نسیم
کآب رخ او داده ز گوهر بسیم
میکند آن آینه رو یاوری
تا تو در آن آینه روی آوری
در دل من بوی امیدست باز
[...]
اهلی شیرازی » سحر حلال » بخش ۲۲ - رسیدن نامه گل به جم و جواب نوشتن او
ساقی از آن چشمه کوثر نسیم
کآب رخ او داده ز گوهر بسیم
میکند آن آینه رو یاوری
تا تو در آن آینه روی آوری
در دل من بوی امیدست باز
[...]