چون کاروان عشق به دشت بلا گذشت
افکند بار عشق در آنجا ز جا گذشت
با عشق دید آب و هوایش چو سازگار
منزل نمود و از سر آب و هوا گذشت
سالار کاروان همه کالای عشق را
بنهاد در میانه زهر مدّعا گذشت
چون در زمین پُر خطر نینوا رسید
با صد هزار شور و نوا از نوا گذشت
از جان و دل گذشت به راه نگار خویش
از سر، جدا گذشته و از تن جدا گذشت
روزی که از مدینه برون می نهاد پای
از خانمان گذشته و از اقربا گذشت
هر چند در بها و ثمن می فزود حُسن
عشق آنقدر فزود که تا از بها گذشت
شکرانه داد اکبر و اصغر به راه دوست
در کوی عشق یار چو از وی بدا گذشت
هر چیز را به عالم امکان نهایتی است
جز عشق او به دوست که از منتها گذشت
معراجش از «دنی فتدلّی» گذشت و لیک
ناید مرا دیگر به زبان تاکجا گذشت
معشوق جلوه کرد به آئین عاشقی
خود عشق باخت با خود و از ماسوا گذشت
از سرگذشت او نتوان گفت یا شنید
کامد چه بر سرِ وی و بر وی چها گذشت
سرخوش گذشت از سر عالم به راه دوست
از هرچه درگذشت به عین رضا گذشت
از عشق هم گذشت که عشق است خود حجاب
پس روی خویش دید چو خورشید بی نقاب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن دربارهی سفر عشق و مراحل گوناگون آن است. شاعر به توصیف کاروان عشق میپردازد که در دشت بلا عبور میکند و بار عشق را در آنجا میگذارد. او به چگونگی جذابیت عشق و تأثیر آن بر روح و جان اشاره میکند و بیان میکند که عشق قادر است از هرگونه مانع و خطر عبور کند. همچنین، شاعر از فزونی عشق سخن میگوید که فراتر از هر قیمت و بهاست و در نهایت، عشق را به عنوان نیرویی فراسوی هستی و شهود معرفی میکند. عشق در این متن هم به مثابه یک مسیر و هم به عنوان مانع دیده میشود که عاشق را به کمال میرساند. در پایان، شاعر با وصف معشوق و جلوههای عشق، به وضوحی بیحد و مرز از زیباییهای عشق اشاره میکند.
هوش مصنوعی: زمانی که کاروان عشق به سرزمین مشکلات و سختیها رسید، عشق را در آنجا به دوش کشید و از آن مکان عبور کرد.
هوش مصنوعی: با عشق، آب و هوای آنجا را مناسب دید و تصمیم گرفت که در آنجا سکونت کند، و از شرایط محیطی عبور کرد.
هوش مصنوعی: رهبر کاروان تمام عشقها را در قلبی گذاشت و از کنار زهر ادعاها عبور کرد.
هوش مصنوعی: وقتی به سرزمین نینوا رسید، با وجود خطرات بسیار، با شور و هیجان و آوازهای بسیار، از آوازها و نواهای دیگر عبور کرد.
هوش مصنوعی: با تمام وجود و احساس، به سوی محبوب خود رفته و حتی از جان خود نیز گذشته است، به گونهای که دیگر هیچ چیز برایش اهمیت ندارد و از تمام وابستگیها آزاد شده است.
هوش مصنوعی: روزی که او از مدینه خارج شد، از خانه و خانوادهاش جدا شد و بر آنها غلبه کرد.
هوش مصنوعی: علیرغم اینکه قیمت و ارزش عشق افزایش یافت، زیبایی و جذابیت آن چنان زیاد شد که از هر قیمتی فراتر رفت.
هوش مصنوعی: به خاطر نعمت بزرگ و کوچک، انسان باید شکرگزار باشد و در مسیر دوستی و عشق، به یاد محبوبش باشد؛ حتی زمانی که از کنار او میگذرد.
هوش مصنوعی: هر چیزی در این جهان یک پایان دارد، اما عشق او به معشوق بینهایت و بیپایان است و هیچ مرزی نمیشناسد.
هوش مصنوعی: او به مرتبهای بالا و عظیم دست یافت، اما دیگر نمیتواند آنچه را که تجربه کرده است، به کلمات و زبان بیان کند.
هوش مصنوعی: دلبسته معشوق با زیباییهای خاص خود ظاهر شد و عشق به دلیلی قوی خود را فدای او کرد و از هر آنچه که غیر از او بود عبور کرد.
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند به طور دقیق درباره سرگذشت او صحبت کند یا چیزهایی را بشنود که بر او گذشته است.
هوش مصنوعی: شاد و خوشحال از همه چیز و از این دنیای مادی گذشت و تنها به سمت دوست راهی شد و با تمام وجود به انتخاب خود راضی بود.
هوش مصنوعی: از عشق هم فراتر رفت، چرا که عشق خودش مانع دیدن حقیقت است. پس وقتی که از این حجاب برطرف شد، او روی خود را مانند خورشید بدون هیچ پوششی مشاهده کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.