مصوّر آمد و روی تو را چو ماه کشید
قلم چو بر سر زُلفت رسید، آه کشید
چو دید چاه زنخدان دلفریب تو را
دوباره یوسف بیچاره را به چاه کشید
کمان ابروی ناز تو را به آن سختی
کشید گرچه به آسان ولی، دو ماه کشید
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
مصوّر آمد و روی تو را چو ماه کشید
قلم چو بر سر زُلفت رسید، آه کشید
چو دید چاه زنخدان دلفریب تو را
دوباره یوسف بیچاره را به چاه کشید
کمان ابروی ناز تو را به آن سختی
کشید گرچه به آسان ولی، دو ماه کشید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی و جذابیت چهره محبوبش اشاره میکند. او از تأثیر نگارهای که از محبوبش میکشد میگوید و آن را با ماه مقایسه میکند. همچنین به زلفهای او اشاره دارد که قلم بر آن میخورد و از زیبایی آنها آه میکشد. وجود چاه زنخدان او به شاعر یادآور یوسف داستانی است و او را دوباره به دام عشق میاندازد. در نهایت، کمان ابروی محبوبش را به کمرش تشبیه میکند که به رغم سختی، به آرامی او را جلب کرده است.
هوش مصنوعی: نقاشی آمد و چهرهی تو را مانند ماه نقاشی کرد. وقتی قلم به موی تو رسید، آهی از دل کشید.
هوش مصنوعی: وقتی چاه زنخدان زیبا و دلربای تو را دید، دوباره یوسف بیچاره را به ته چاه انداخت.
هوش مصنوعی: ابروی زیبای تو آنقدر جذابیت دارد که وقتی به سمت بالا کشیده میشود، به سختی انجام میگیرد، اما این زیبایی با آسانی و بیدردسری به صورت دو ماهتاب در میآید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مرا ز مدرسه عشقت بخانقاه کشید
بصدر صفه دولت ز پایگاه کشید
حدیث آتش عشقم مگر رسید به نی
که نی ز سوز درون صد هزار آه کشید
دلم چو پای ارادت نهاد در ره عشق
[...]
خط تو دایره ی مشک گرد ماه کشید
بر آفتاب سواد شب سیاه کشید
دلم به دعوی خون بر غزال چشمت را
سرشک سرخ و رخ زرد را گواه کشید
مقام شیفته حالان پناه طره ی تست
[...]
نقاب یوسف از آن روز همچو ماه کشید
نظر به صورت ماهش نمود و آه کشید
کشید نقش تو نقاش و اشتباه کشید
به جای آنکه کشد آفتاب ماه کشید
به حسن حضرت یوسف کسی برابر نیست
به اوج سلطنت او را ز قعر چاه کشید
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.