امشب از دولت می دفع ملالی کردیم
این هم از عمر شبی بود که حالی کردیم
ما کجا و شب میخانه خدایا چه عجب
کز گرفتاری ایام مجالی کردیم
تیر از غمزه ساقی سپر از جام شراب
با کماندار فلک جنگ وجدالی کردیم
غم به روئین تنی جام می انداخت سپر
غم مگو عربده با رستم زالی کردیم
باری از تلخی ایام به شور و مستی
شکوه از شاهد شیرین خط و خالی کردیم
نیمی از رخ بنمود و خمی از ابرویی
وسط ماه تماشای هلالی کردیم
روزه هجر شکستیم و هلال ابروئی
منظر افروز شب عید وصالی کردیم
بر گل عارض از آن زلف طلایی فامش
یاد پروانه زرین پر و بالی کردیم
مکتب عشق بماناد و سیه حجره غم
که در او بود اگر کسب کمالی کردیم
چشم بودیم چو مه شب همه شب تا چون صبح
سینه آئینه خورشید جمالی کردیم
عشق اگر عمر نه پیوست به زلف ساقی
غالب آنست که خوابی و خیالی کردیم
شهریارا غزلم خوانده غزالی وحشی
بد نشد با غزلی صید غزالی کردیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از تجربه شبی دلپذیر و دوری از غم سخن میگوید. او به توصیف لحظات خوشی در میخانه میپردازد و از همنشینی با ساقی و شادابی ناشی از شراب و عشق سخن میگوید. ارتباطات عاشقانه و زیباییهای معشوق را در مقایسه با روزهای تلخ زندگی یادآوری میکند. شاعر احساسات عمیق خود را نسبت به عشق و زیبایی بیان کرده و تأکید میکند که لحظات خوشی از غم و ملال را میتواند فراموش کند. در نهایت، او به قدرت و زیبایی عشق اشاره دارد و میگوید که اگر عمرش به زلف معشوق نرسد، دستکم خواب و خیالهای شیرینی دارد.
هوش مصنوعی: امشب با خوشی و نشاط از ناراحتیها فاصله گرفتیم و این شب هم گذشت و لحظات خوبی را تجربه کردیم.
هوش مصنوعی: ما کجا و شب نشینی در میخانه، خداوند، چه شگفتی است که با مشغلههای زندگی، فرصتی برای این کار پیدا کردهایم.
هوش مصنوعی: از نگاه زیبا و فریبنده ساقی، همچون تیر زهرآگینی به دل ما مینشیند و ما در پی نوشیدن شراب، در نبردی با سرنوشت و چرخ فلک مشغولیم.
هوش مصنوعی: غم مانند یک جام می بر تن قوی و مقاوم مینشیند، پس از غم نگو که ما با رستم زالی، رسماً فریاد کشیدیم.
هوش مصنوعی: در نتیجهی تلخیهای زندگی، از شادی و نشئه بودن، از زیباییهای معشوق و دلربایی او شکایت کردیم و ناراحتیهای خود را برطرف کردیم.
هوش مصنوعی: نیمی از چهرهاش نمایان شد و با کمانی از ابروهایش، مانند هلال ماه، ما را به تماشا دعوت کرد.
هوش مصنوعی: در ایام دوری از محبوب، لحظات سختی را گذراندیم و اکنون با دیدن رخ زیبای او، شب عید وصال را جشن گرفتیم.
هوش مصنوعی: بر روی گلهای چهرهاش، به خاطر زلفهای طلاییاش، یاد پروانهای را در ذهنمان زنده کردیم که بالهای زرد و زیبا داشت.
هوش مصنوعی: مدرسه عشق باقی است و اتاق تاریک غم که در آن بود، اگر به جایی رسیدیم و کمالی کسب کردیم.
هوش مصنوعی: ما شبها به مانند ماه چشم انتظار بودیم، تا این که صبح شد و دلمان به نور خورشید زیبایی روشن شد.
هوش مصنوعی: اگر عشق در زندگیام برقرار نباشد، بهتر است که فقط به یاد زلفهای ساقی بپردازم و در خیال و خواب غوطهور شوم.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر اشاره میکند که اگرچه ممکن است غزلی که خوانده شده ناامید کننده یا زشت باشد، اما در همان حال توانستهایم فرصتی مناسب و زیبا از آن برداشت کنیم و در نهایت به منظور دلخواه خود برسیم. به نوعی، مقصود این است که حتی در ظاهراً نامناسبترین شرایط نیز میتوان به زیباییها و ارزشها دست یافت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۷ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.