شب گذشته شتابان به رهگذار تو بودم
به جلد رهگذر اما در انتظار تو بودم
به سایههای گریزان شبیه بودم و چون باد
به خوی وحشی و با وحشت و فرار تو بودم
نیامدی که دل من در اختیار من آری
وگرنه تا به سحر من در اختیار تو بودم
تو نشئه تخت و خماری ندیدهای که بگویم
چگونه خُرد و خراب تو و خمار تو بودم
نسیم زلف تو پیچیده بود در سر و مغزم
خمار و سست ولی سخت بی قرار تو بودم
همه به کاری و من دست شسته از همه کاری
همه به فکر و خیال تو و به کار تو بودم
خزان عشق نبینی که من به هر دمی ای گل
در آرزوی شکوفائی و بهار تو بودم
اگر که دل بگشاید زبان به دعوی یاری
تو یار من که نبودی منم که یار تو بودم
چو لاله بود چراغم به جستجوی تو در دست
ولی به باغ تو دور از تو داغدار تو بودم
به کوی عشق تو راضی شدم به نقش گدائی
اگرچه شهره به هر شهر و شهریار تو بودم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و انتظار خود برای معشوق سخن میگوید. او به مسیر خود به سمت معشوق شتابان است و در عین حال در انتظار او به سر میبرد. احساسات او با وحشت و اضطراب آمیخته است و بیان میکند که اگر معشوق بیاید، دلش در دست او خواهد بود. شاعر به حالت خمار و نابسامانی خود اشاره میکند و نشان میدهد که تمامی افکارش معطوف به معشوق است. او با حسرت از خزان عشق و آرزوی بهار و شکوفایی صحبت میکند. در انتها، به مفهوم گدایی در عشق اشاره میکند، هرچند در شهر و موقعیت معتبری قرار دارد. در کل، این متن پر از احساسی عمیق و نافذ در مورد عشق و انتظار است.
هوش مصنوعی: شب گذشته با عجله به سمت تو میرفتم، اما در عین حال در انتظار دیدار تو بودم.
هوش مصنوعی: من شبیه به سایههای فراری بودم و مانند باد به طبیعت وحشی و با ترسم که در حال فرار بودم.
هوش مصنوعی: تو نیامدی تا دل من را در دست بگیری، وگرنه تا صبح من کاملاً تسلیم تو بودم.
هوش مصنوعی: تو حالتی از نشئه و مستی را تجربه نکردهای که بتوانم بگویم چقدر در مقابل تو و حالت خمار و سرخوشیات، خرد و ناامید بودم.
هوش مصنوعی: نسیم موهای تو در ذهن و افکار من پیچیده بود و حالتی مست و بیخود به من داده بود، اما با این حال بسیار برای دیدن تو بیتاب و بیقرار بودم.
هوش مصنوعی: همه مشغول کار و فعالیت هستند، اما من از همه کارها دست کشیدهام. همه در اندیشه و خیال تو هستند و من هم فقط به کار تو فکر میکنم.
هوش مصنوعی: در روزهای سرد و غمانگیز عشق، ممکن است نشانههایی از ناامیدی و افتراق را ببینی، اما من همیشه در هر لحظه به تو، ای گل، فکر میکردم و در آرزوی شکوفایی و زیبایی تو بودم.
هوش مصنوعی: اگر دل من را بشکافی، به راحتی میتوانم بگویم که در حمایت از تو صحبت کنم، اما تو همیشه یار من نبودی. من کسی هستم که همیشه حامی تو بودم.
هوش مصنوعی: من مانند لالهای هستم که چراغم را در دست دارم و به دنبال تو میگردم، اما در باغ تو از دور از تو غمگین و دلشکستهام.
هوش مصنوعی: در کوی عشق تو به زندگی ساده و نیازمندی قناعت کردم، هرچند که در هر جا معروف و سرآمد بودم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.