لاله داغم ز گلزار جگر جوشیدهام
آتشین موجم ز بحر چشم تر جوشیدهام
قطره باران نیسانم که در دریای عشق
گاه با طوفان و گاهی با خطر جوشیدهام
بر رگ جان خوردهام زین کینهجویان نیشتر
همچو خون خود به هرکس بیشتر جوشیدهام
نخل امیدم ندارد حاصلی جز سوختن
از نهال شعله مانند شرر جوشیدهام
کی شناسد این خزف بیمایگان قدر اسیر
گوهرم در سینه بحر هنر جوشیدهام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.