گنجور

 
اسیر شهرستانی

بیکسیم ساخت خریدار خویش

سوختم از گرمی بازار خویش

یکجهتی حلقه دام وفاست

صید بتانیم و گرفتار خویش

خاک رهم سیر جهان می کنم

همسفر شوق سبکبار خویش

جلوه غربت ز وطن دیده ام

آینه ام سایه دیوار خویش

هر دو جهان خواب فراموشیم

منتم از دیده بیدار خویش