خار گلزار وفا گل میکند
بیزبانی کار بلبل میکند
با دلش یکرنگی ما بیشتر
عشوه در کار تغافل میکند
مفت من آیینه روی تو را
جام می هر لحظه گل گل میکند
شکوه رنگین بهار درد و داغ
شوقش اظهار تجمل میکند
سرگرانی سرمه چشم نیاز
شکوه سرگرم تغافل میکند
از بیابانها چهها شرمندهام
گریهام عرض تجمل میکند
خار خشکم غربتم سرشار تر
شعله از بال و پرم گل میکند
از اسیر بینوا خجلت کشم
خضر را خضر توکل میکند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.