پیش سامان سرشکم مایه دریا کم است
بهر طغیان جنونم وسعت صحرا کم است
هر چه بینی پرتوی از حسن عالمگیر اوست
جلوه بسیار است اما دیده بینا کم است
گر شراب کم دهد ساقی گناه ظرف توست
ورنه در میخانه توفیق که از مینا کم است
خانه بر دوشی نمی داند چو عاشق گردباد
هرزه گردی همچو او در دامن صحرا کم است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به عمق احساسات عاشقانه و جنون موجود در دل خود اشاره میکند. او میگوید که در مقابل عظمت عشق، ظرفیت و درک او کم است و هر زیبایی که میبیند، تنها پرتویی از جمال معشوق است. همچنین، میافزاید که اگر در میخانهٔ عشق، شراب کمتری وجود داشته باشد، تقصیر ظرف (دلی) خود اوست و نه کمبود مینا. در پایان به تصویر عاشقانهای از گردباد و عشق اشاره میکند که نشاندهندهٔ شور و شوقی است که در دل او میتپد.
هوش مصنوعی: در برابر سامان و نظم زندگیام، اشکهایم همچون دریا، کمعمق و ناچیز به نظر میرسند. همچنین برای بروز جنونم، فضای کافی و وسیع در دسترس نیست.
هوش مصنوعی: هر چیزی که ببینی، نشانهای از زیبایی و کمال اوست. زیباییهای بسیاری وجود دارد، اما تعداد انسانهای بینا و آگاه کم است.
هوش مصنوعی: اگر ساقی شراب کمتری به تو بدهد، تقصیر ظرف توست. زیرا در میخانه، فرصتی برای نوشیدن کم نیست.
هوش مصنوعی: کسی که عشق را تجربه کرده و دلش پر از خواهش است، از مثل او در این دنیا کمتر پیدا میشود. او مانند یک عاشق سرگردان است که در دامان طبیعت رها شده و در جستوجوی معشوق میگردد، در حالی که دیگران از بار زندگی به دوش دارند و نمیدانند چگونه باید عشق را درک کنند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.