جام عین شراب دریابش
همچو آب و حباب دریابش
همه عالم تن است و او جانست
خوش حبابی پر آب دریابش
آفتابی ز ماه بسته نقاب
ماه بین آفتاب دریابش
دامن بندگی ساقی گیر
شاه عالی جناب دریابش
غیر او گر خیال می بندی
می نماید به خواب دریابش
گر به میخانه فرصتی یابی
نوش می بی حساب پایانش
نعمت الله را اگر یابی
رند و مست و خراب دریایش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بت، اگرچه لطیف دارد نقش
نزد رخسارهٔ تو هست خراش
شد مژه گرد چشم او ز آتش
نیش [و] دندان کژدم و کربش
چه کند این چنین ندیم برش
که ز دیدار او نگردد کش
همه معشوقهایست عاشق کش
عاشق او خرد ندارد و هش
هست چون مار گرزه دولت دهر
نرم و رنگین و اندرون پرزهر
در غرورش، توانگر و درویش
شاد همچون خیال گنج اندیش
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.