نعمت الله است عالم سر به سر
نعمت الله در همه عالم نگر
آفتابی رو نموده مه لقا
گشته پیدا فتنهٔ دور قمر
چون یکی اندر یکی باشد یکی
آن یکی در هر یکی خوش می شمر
ذوق سرمستان اگر داری بیا
از سر دنیی و عقبی در گذر
جان کدام است تا بیان جان کنم
سر چه باشد در سخن گویم ز سر
هرچه او از جود او دارد وجود
معتبر باشد نباشد مختصر
گر خبر پرسی ز سرمستان ما
نعمت الله جو که او دارد خبر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهٔ مقام و عظمت نعمتالله است و به توصیف او به عنوان عالمی کامل میپردازد. نعمتالله در سراسر عالم قابل مشاهده است و نورش مانند خورشید درخشان است. شاعر به اتحاد و یکی بودن وجودها اشاره میکند و از سیری در عالم معنوی و جستجوی ذوق و شوری در این مسیر دعوت میکند. میگوید که وجود هر چیزی از جود و کرم الهی ناشی میشود و هر آنچه باشد در نظر او معتبر است. در پایان، شاعر از سرمستان (عاشقان) دعوت میکند تا از نعمتالله بپرسند که او خبرهای زیادی دارد.
هوش مصنوعی: عالم پر از نعمتهای الهی است و در هر گوشهای از جهان میتوان آثار این نعمتها را مشاهده کرد.
هوش مصنوعی: خورشید درخشانی نمایان شده و چهره زیبایی به وضوح پیداست، در حالی که در این میان، آشوب و فتنهای مانند گرداب قمر وجود دارد.
هوش مصنوعی: هرگاه چیزی درون چیزی باشد، آن چیز به عنوان یک واحد مستقل در نظر گرفته میشود و به خوبی شایستهی احترام و ارزش است.
هوش مصنوعی: اگر به شادی و سرمستی علاقهمندی، بگذار از تعلقات دنیوی و آخرتی بگذری و از آنها رها شوی.
هوش مصنوعی: کدام جان را بیان کنم؟ چه چیزی در این سخن وجود دارد که دربارهاش صحبت کنم؟
هوش مصنوعی: هر چه از بخشش و generosity او به دست میآید، باید ارزش ویژهای داشته باشد و نباید کمارزش باشد.
هوش مصنوعی: اگر از سرمستان ما سوال کنی، لازم است به نعمت الله مراجعه کنی که او اطلاعات دقیقی دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هیچ شادی نیست اندر این جهان
برتر از دیدار روی دوستان
هیچ تلخی نیست بر دل تلخ تر
از فراق دوستان پر هنر
آشکوخد بر زمین هموار بر
همچنان چون بر زمین دشوارتر
ای شده با عزم تو مقرون ظفر
همت تو کرده از گردون گذر
نامه و نام ترا عالی محل
رایت و رأی ترا میمون اثر
با جلال تو بود گردون زمین
[...]
سیمبر یارم شد از من سیم بر
سیم یارم نی و یارم سیمبر
عاشق سیم ار بخواند وی مرا
من ورا معشوق دانم سیم بر
زان نگار سیمبر با من نماند
[...]
بت سرو قدی و سرو سمن بر
نگار سخن گوی و ماه سخن ور
قد و عارض توست شمشاد و لاله
لب و بوسه توست یاقوت و شکر
سرین تو و عشق من هست فربه
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.