بیا با یوسف کنعان به سر بر
چو ما با او در این زندان به سر بر
به دلبر دل سپار و جان به جانان
خوشی در خدمت جانان به سر بر
چه گردی گرد اغیاران شب و روز
به جز یاران و با یاران به سر بر
برابر دار تا سردار گردی
به سرداری به سرداران به سر بر
به سوی ما بیا و آب و جو
درین دریای بی پایان به سر بر
دمی با زاهد مخمور بنشین
بیا با میر سرمستان به سر بر
خرابات است و ساقی نعمت الله
توهم با سید رندان به سر بر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به اشعاری اشاره دارد که در آن شاعر از یوسف کنعان دعوت میکند تا به جمع بیاید و خوشی را در کنار دوستان و یاران تجربه کند. او به زندگی در جمع یاران و دوری از غم و رنجهای دنیا تأکید میکند و به سرداری و رهبری در امور نیز اشاره دارد. همچنین به لذت نشستن با زاهدان و سرمستان و شادی در میخانهها و با رندان پرداخته میشود. بهطور کلی، مضمون اصلی دعوت به زندگی شاد و همراه با دوستان و دوری از غم و غصههای زندگی است.
هوش مصنوعی: بیا مثل ما در این زندان با یوسف کنعان باشیم و بر سختیها و مشکلات غلبه کنیم.
هوش مصنوعی: دل را به محبوب بسپار و جان را به معشوق. شادی را در خدمت معشوق بگذران.
هوش مصنوعی: به چه زمانی باید بیندیشیم و در چه وضعیتی زندگی کنیم که جز با دوستان و همراهان خود، به دیگران فکر نکنیم و در کنار آنها وقت بگذرانیم.
هوش مصنوعی: تا زمانی که به مقام رهبری و رهبری دیگران برسی، خودت را آماده کن و به دیگران نشان بده که شایستهی این مقام هستی.
هوش مصنوعی: به سمت ما بیا و در این دریای بیپایان، به آرامش و آرامش بپرداز.
هوش مصنوعی: لحظهای با زاهد مست بنشین، بیا و با رئیس مستها به خوشی بپرداز.
هوش مصنوعی: در جایی که خراباتی وجود دارد، ای ساقی، نعمت خدا را با جمع رندان تقسیم کن و به آنان توجه کن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.