گنجور

 
شاه نعمت‌الله ولی

عشق او ما را به کام است ای پسر

دل که باشد جان کدام است ای پسر

عاشقی در عشق اگر جان را نداد

نزد کامل ناتمام است ای پسر

مجلس عشق است و ما مست و خراب

عمر ما بی او حرام است ای پسر

خوش حبابی پر کن از آب حیات

کو شراب ما و جام است ای پسر

همدم جامیم و با ساقی حریف

عقل را اینجا چه نام است ای پسر

قرض بگذار و خوشی آسوده شو

هر چه داری جمله وامست ای پسر

بندهٔ جانی عبدالله ما

حضرت عبدالسلام است ای پسر

سید ما بندهٔ جانی اوست

پیش او سلطان غلام است ای پسر

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
شاه نعمت‌الله ولی

عشق جان عاشقان است ای پسر

عشق جانان ، جان جان است ای پسر

عشق نور دیدهٔ مردم بود

گرچه از مردم نهان است ای پسر

عشق جان است و همه عالم بدن

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از شاه نعمت‌الله ولی
کوهی

ماه رویت آفتاب است ای پسر

آفتاب مه نقاب است ای پسر

عکس رخسار شما در جسم و جان

همچو خورشید در آبست ای پسر

بر سر دریای چشمم تا ابد

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه