گنجور

 
شاه نعمت‌الله ولی

کفر سر زلف بت عیار ببینید

ترسای میان بسته به زنار ببیند

در پردهٔ عصمت ز نظر گرچه نهان بود

پیدا شده اش بر سر بازار ببینید

بر دیدهٔ ما گر بنشینید زمانی

یک لعبت و صد جامه به یکبار ببینید

جامی به کف آرید در او رو بنمائید

تا ساقی و رند و می خمار ببینید

بحریم و حباب و می و جامیم و در این دور

در صورت ما معنی هر چار ببینید

عالم همه آئینهٔ یار است از آن روی

روشن بنماید به شما یار ببینید

از گفتهٔ سید غزلی نغز نویسید

سر دفتر مجموعهٔ اسرار ببینید

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
منوچهری

وان سیب چو مخروط یکی گوی تبرزد

در معصفری آب زده باری سیصد

بر گرد رخش بر، نقطی چند ز بسد

وندر دم او سبز جلیلی ز زمرد

امیر معزی

شادست به تو دولت و شادی تو به‌دولت

همواره چنین خواهم و همواره چنین باد

جمال‌الدین عبدالرزاق

امروز شد از جاه تو آراسته مسند

و امروز بخندید گل شرع محمد

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه