این چنین رندی که من دیدم که دید
هفت دریا را به یک دم درکشید
دیده ام آئینهٔ گیتی نما
آفریننده به لطفش آفرید
عاشق سرمست در کوی مغان
فارغ است از بایزید و از یزید
مجلس عشقست و ساقی در حضور
ذوق یاران باد یارب بر مزید
دیدهٔ روشن که دیده روی او
در چنان دیده بود نورش پدید
اعتباری می نماید فصل و وصل
گه قریبت می نماید گه بعید
نعمت الله مست و جام می به دست
باشد آن می کهنه و جامش جدید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی یک جوان رند و عاشق است که به زیبایی و لطف خلقت پی برده است. او در حال نوشیدن از جام عشق و مستی است و فارغ از قضاوتهای عرفانی میباشد. شاعر به تأمل در عشق و زیبایی میپردازد و به یادآوری لحظاتی از وصال و دوری میپردازد. در نهایت به تصویر زیبای خداوند و نعمتهای او اشاره میکند که در دست دارد و از آن لذت میبرد.
هوش مصنوعی: من رندی را دیدهام که در یک لحظه، تمام هفت دریا را در نظرش آورد.
هوش مصنوعی: درک کردهام که جهان مانند آئینهای است که خالق آن با لطف و محبت خود آن را ایجاد کرده است.
هوش مصنوعی: عاشق شاد و سرمستی که در محلهی میفروشان به سر میبرد، از مسائل بزرگ و مهمی چون بایزید و یزید بیخبر و بیاعتناست.
هوش مصنوعی: مجلس عشق جایی است که ساقی در کنار دوستان با ذوق و حال خوب، نوشیدنی میریزد و امید است که بر شادی و سرور ما افزوده شود.
هوش مصنوعی: چشمی که به روشنی روشن است، وقتی به چهره او نگاه میکند، نورانیتش در آن چشم نمایان میشود.
هوش مصنوعی: فصل و بهار گاهی نزدیک و گاهی دور به نظر میآید، به نوعی که در ارتباطات انسانی نیز این احساس نزدیکی و دوری وجود دارد.
هوش مصنوعی: نعمت الله در حال لذت بردن است و جام شراب به دست دارد. در حالی که شراب قدیمی است، اما جام او تازه و نو به نظر میرسد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سرخی خفچه نگر از سرخ بید
معصفر گون، پوشش او خود سفید
بقلبی شیئیلست احسن وصفه
علی انه ما کان فهو شهید
تمر به الایام تحسب ذیلها
فتبلی به الایام و هو جدید
کوس ملک آواز نصرت بر کشید
کفر و شرک از هول آن سر در کشید
فخر شاهان جهان بهرامشاه
شد سوی هندوستان لشکر کشید
چتر او را فتح بر تارک نهاد
[...]
لشکر شب رفت و صبح اندر رسید
خیز و مهرویا فراز آور نبید
چشم مست پر خمارت باز کن
کز نشاطت صبرم از دل بر پرید
مطرب سرمست را آواز ده
[...]
هر نظر کز حق بسوی او رسید
کوکبی گشت و طلب آمد پدید
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.