گهی عکس رخش جان مینماید
گهی زلفش پریشان مینماید
چو سنبل میکند بر گل مشوش
سواد کفرش ایمان مینماید
چه زخم است اینکه مرهم ساز جانست
چه درد است اینکه درمان مینماید
چه جام است اینکه میریزد از او می
چه جان است اینکه جانان مینماید
دلی دارم چو آیینه ز عشقش
همه آیینه این آن مینماید
جمال عشق بین و حسن معنی
که چون در صورت جان مینماید
نظر کن چشم سید تا ببینی
که پیدا سر پنهان مینماید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
رخش طرز گلستان مینماید
ز آتش آب حیوان مینماید
چو گردون دل بسی دارد ولیکن
چو گردون جمله گردان مینماید
ز پسته گر نمکدان ساخت نشکفت
[...]
ترا این عشق آسان مینماید
که بر قدر تو چندان مینماید
گهی درد تو درمان مینماید
گهی وصل تو هجران مینماید
دلی کو یافت از وصل تو درمان
همه دشوارش آسان مینماید
مرا گه گه به دردی یاد میکن
[...]
دهان غنچه خندان مینماید
رخش در پرده پنهان مینماید
سپر بر آب نیلوفر بینداخت
که باغ از غنچه پیکان مینماید
همه از گریهٔ ابر بهاریست
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.