پادشاهی گدای او دارد
سلطنت بی نوای او دارد
هر کجا خسرویست در عالم
جان شیرین برای او دارد
نور دیده ز چشمش اندازم
دیگری گر به جای او دارد
مدتی شد که این دل مستم
عاشقانه هوای او دارد
جان فدای بلای بالایش
که دل من بلای او دارد
عشق مست است و جام می بر دست
عقل مسکین چه پای او دارد
نعمت الله با چنین نعمت
چشم جان بر عطای او دارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و محبت به یک فرد خاص است که به عنوان پادشاه دلها توصیف شده است. شاعر به قدرت و جذابیت این فرد اشاره میکند و از سادگی و بینوایی خود میگوید، چرا که عشق او برایش ارزشمندتر از هر چیز دیگری است. او به زیبایی و نور چشمان معشوقش میپردازد و به شوق و مستیاش در عشق اشاره میکند. در نهایت، شاعر بر این باور است که این عشق و محبت به او نعمت بزرگی است که زندگیاش را معنا میبخشد.
هوش مصنوعی: پادشاهی که در واقع گدای اوست، سلطنتی دارد که اصلاً بر پایه ندار بودن او بنا شده است.
هوش مصنوعی: هر جا که یک پادشاه یا فرد بزرگ و با شرافت وجود داشته باشد، جان شیرین و ارزشمند را برای او به عنوان نشانهای از احترام و محبت فرامیخواند.
هوش مصنوعی: من نمیتوانم به هیچکس به اندازه او نگاه کنم، حتی اگر کسی دیگر در جای او باشد.
هوش مصنوعی: مدت زیادی است که دل عاشق و شیدای من، به شدت و با شوق فراوان خواهان اوست.
هوش مصنوعی: من جانم را فدای زیبایی او میکنم، زیرا قلب من به شدت به او دلبسته است.
هوش مصنوعی: عشق حالت و حالتی مست مانند دارد و در دستانش مثل جام می است. عقل بیچاره و ضعیف چه جایگاهی در برابر عشق دارد؟
هوش مصنوعی: نعمتهای الهی به قدری ارزشمندند که با دیدگاه دل، باید بر بخششهای او تمرکز کرد و از آنها بهرهمند شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.