هر که از اهل کمال است جلالی دارد
خوش کمالی که جمالی به کمالی دارد
نفس اهل کمال است که جان می بخشد
آفرین بر نفسش باد که حالی دارد
بسته ام نقش خیالی که نیاید به خیال
خوش خیالی که چنین خوب خیالی دارد
جام جان پر می خمخانهٔ جانانهٔ ماست
ساغر ما چو حباب آب زلالی دارد
هر کجا آینه ای در نظر می آید
او به تمثالی از آن وجه مثالی دارد
به سراپردهٔ جنت نکشد خاطر رند
زانکه در گوشهٔ میخانه جمالی دارد
هرکه او مستعد نعمت الله بود
دایم از سید این بنده سؤالی دارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر به ویژگیهای اهل کمال و جمال اشاره شده است. اهل کمال دارای جلال و زیبایی خاصی هستند و نفس آنها جان میبخشد. شاعر به زیبایی خیال و نقش آن اشاره میکند و از جام جان و ساغر دوست سخن میگوید. در هر جا که آینهای وجود دارد، آن شخص به شکلی از زیبایی اشاره میافزاید. شاعر به خوشی و سرخوشی در میخانه و جمال آن اشاره میکند و در نهایت بیان میکند که هر کسی که مستعد نعمتهای الهی است، همیشه سوالی از این بنده (شاعر) دارد.
هوش مصنوعی: هر کسی که از افراد با کمال و فضیلت باشد، ویژگیهای بزرگی دارد. افرادی که به کمال رسیدهاند، زیبایی حقیقی دارند که به واسطه کمال روحی و رفتاریشان نمایان میشود.
هوش مصنوعی: نفس افرادی که به کمال رسیدهاند، توانایی بخشیدن زندگی و روح به دیگران را دارد. درود بر این نفس، چرا که حال و هوایی ویژه دارد.
هوش مصنوعی: من تصوری را در ذهنم نقش بستهام که به هیچوجه مانند آن خوش خیالی در ذهنم نیست، خوش خیالیای که دارای چنین زیبایی است.
هوش مصنوعی: جام ما از عشق سرشار است و در دل آن، زیبایی و صفای خاصی وجود دارد. همچون حبابی که بر آب زلال نشسته، حالتی لطیف و زیبا دارد.
هوش مصنوعی: هر جایی که آینه ای دیده می شود، او به شکل و تصویری مشابه از آن تصویر دارد.
هوش مصنوعی: عشق و دلباختگی باعث میشود که افراد به بهشت نروند و دلشان به آنجا نرود، چرا که زیبایی و جذابیتی را که در گوشهٔ میخانه مشاهده میکنند، بیشتر از آنچه در بهشت وجود دارد، ارزشمند میدانند.
هوش مصنوعی: هر کسی که آمادگی دریافت نعمتهای خداوند را داشته باشد، همیشه از سرور این بنده سوالاتی میپرسد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آن که بر نسترن از غالیه خالی دارد
الحق آراسته خلقی و جمالی دارد
درد دل پیش که گویم که به جز باد صبا
کس ندانم که در آن کوی مجالی دارد
دل چنین سخت نباشد که یکی بر سر راه
[...]
تو نظر کن که بت من چه جمالی دارد
بر لب چشمه حیوان خط و خالی دارد
مه و خورشید بهم کس نتواند دیدن
تو ببین بر سر خورشید هلالی دارد
هست خوبان جهان را همه حسن و خط و خال
[...]
زلف بر عارض زیبای تو حالی دارد
کیست در شهر که او چون تو جمالی دارد
گوشه گیری که لب نان حلالی دارد
سی شب از گردش ایام هلالی دارد
نیست جویای نظر چون مه نو ماه تمام
خودنمایی نکند هر که کمالی دارد
آب بر حسن گلوسوز فشاندن ستم است
[...]
شهره شهر شود هر که جمالی دارد
کشد آزار خسان هر که کمالی دارد
حسن را جلوه مده در نظر بیدردان
جلوه آفت بود آنرا که جمالی دارد
خمش ای مرغ خوش آواز که در سر صیاد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.