گنجور

 
شاه نعمت‌الله ولی

در نظر گر نور روی او بود

هرچه آید در نظر نیکو بود

عالمی از جود او دارد وجود

بی وجود او وجودی چو بود

هر کجا شاهیست در تخت وجود

پیش آن سلطان ما آنجو بود

یک سر موئی نیابی وصل او

گر حجاب تو سر یک مو بود

هر که او گم کردهٔ خود باز یافت

روز و شب چون ما به جست و جو بود

التفاتی گر به خلوت باشدش

چشم ما خلوتسرای او بود

نعمت الله چون در آئینه نمود

دو نماید گر چو او یکرو بود

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
حکیم نزاری

ورنه حرز عشق بر بازو بود

پس تفاوت از چه در نیرو بود

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از حکیم نزاری
شاه نعمت‌الله ولی

حاصلم از دین و دنیا او بود

این چنین خوش حاصلی نیکو بود

در دو آئینه یکی چون رو نمود

دو نماید آن یکی نی دو بود

صوفیانه جامه را شوئیم پاک

[...]

مشاهدهٔ ۱۰ مورد هم آهنگ دیگر از شاه نعمت‌الله ولی
ملا احمد نراقی

آنچه داری یکسره از او بود

آب بحر است آنچه اندر جو بود

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه