هرکجا گنجیست ماری در وی است
کنج هر ویرانه بی گنجی کی است
خوش حبابی پرکن از آب حیات
جام ما این است و آن عین وی است
یافته عالم وجود از جود او
ورنه بی او جمله عالم لاشی است
نائی و نی هر دو همدم آمدند
عالمی رقصان از آن بانگ نی است
عشق سلطان است در ملک وجود
عقل مانند رئیسی در وی است
ساغری گر بشکند اندیشه نیست
ساغری دیگر روانش در پی است
نعمت الله هر که می جوید به عشق
گو ز خود می جو که دایم با وی است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، شاعر به بررسی مفهوم عشق، وجود و جستجوی حقیقت میپردازد. او اشاره میکند که هر جایی که گنجی وجود دارد، ماری نیز در آن است و در هر ویرانهای گنجی در نهفته است. عشق را سلطان وجود میداند و عقل را مثل یک رئیس در آن توصیف میکند. او تأکید میکند که عالم وجود به خاطر جود الهی است و اگر او نباشد، همه چیز بیمعنا است. همچنین اشاره به اهمیت جستجوی عشق دارد و میگوید که هر کسی که عشق را میجوید، باید از خود بیرون برود تا به حقیقت پی ببرد. در نهایت، ساغر عشق و تأمل در آن را نیز مطرح میکند که اگر بشکند، باز ساغری دیگر وجود دارد که همیشه در پی عشق است.
هوش مصنوعی: در هر جایی که گنج و ثروتی وجود دارد، حتماً خطر و دشواریهایی نیز هست. هیچ ویرانهای را نمیتوان پیدا کرد که ارزش یا گنجی در آن نباشد.
هوش مصنوعی: بیا، ظرف را از آب زندگی پر کن؛ جام ما این است و آنچه در آن است، خود اوست.
هوش مصنوعی: وجود عالم و همه چیزهایی که در آن هست، نتیجه بخشش و عطای خداوند است. در غیر این صورت، بدون او تمام عالم چیزی جز معدومی و بیارزش نخواهد بود.
هوش مصنوعی: نی و نای به عنوان دو دوست و همنوا در کنار هم آمدهاند و این همراهی آنها باعث شده که جهانی پر از شوق و شادی و رقص ایجاد شود، که سرچشمهاش صدای دلنواز نی است.
هوش مصنوعی: عشق مانند یک پادشاه بر سرزمین وجود حکومت میکند، در حالی که عقل مانند یک رئیس یا مشاور در کنار آن است.
هوش مصنوعی: اگر جامی بشکند، نگران نباشید؛ زیرا جام دیگری در دسترس است و همواره یک گزینه تازه وجود دارد.
هوش مصنوعی: هر کسی که به دنبال نعمتهای خداوند است، باید عشق را جستجو کند؛ چون باید بداند که خداوند همیشه در کنار اوست و همیشه او را در بر دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
درّ دریای نبوت مصطفی است
اختر برج ولایت مرتضی است
بر منست امروز و فردا بر ویاست
خون چون من کسْ، چنین ضایع کیاست؟
در نظر عالم چو جامی پر می است
جام من بی خدمت ساقی کی است
چشم ما روشن شده از نور او
هرچه ما را در نظر آید وی است
عالمی از جود او دارد وجود
[...]
نیست این دعوی بیان معنی است
گفتۀ دعوی به معنی لاشی است
مأخذ کل، قدرت بیمنتهی است
بیکم و بیکیف و أین و متی است
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.